تنبیه کردن
licenseمعنی کلمه تنبیه کردن
معنی واژه تنبیه کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- مجازات كردن، گوشمالي دادن، تاديب كردن، توبيخ كردن 2- آگاه ساختن، واقف كردن 3- متنبه ساختن، بيدار كردن، هشيار كردن | ||
انگلیسی | punish, flog, castigate, penalize, amerce, chastise, horsewhip, reprimand, scourge | ||
عربی | عاقب، قسا على، تعب، يعاقب | ||
مرتبط | مجازات کردن، کیفر دادن، ادب کردن، گوشمال دادن، سزا دادن، شلاق زدن، تازیانه زدن، انتقاد سخت کردن، جریمه کردن، تاوان دادن، جریمهء کردن، تادیب کردن، توبیخ و ملامت کردن، سرزنش کردن | ||
واژه | تنبیه کردن | ||
معادل ابجد | 741 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تنبیه کردن | ||
پخش صوت |
- 1 بيدار کردن بيداراندن آگاهاندن
- 2 ادب کردن - 3 گوشمالي توجيدن
(مصدر) -1 بيدار کردنهوشيار ساختن .
- 2 آگاه کردن . - 3 گوشمال دادن
مجازات کردن .
1- مجازات كردن، گوشمالي دادن، تاديب كردن، توبيخ كردن
2- آگاه ساختن، واقف كردن
3- متنبه ساختن، بيدار كردن، هشيار كردن
punish, flog, castigate, penalize, amerce, chastise, horsewhip, reprimand, scourge
عاقب، قسا على، تعب، يعاقب
مجازات کردن، کیفر دادن، ادب کردن، گوشمال دادن، سزا دادن، شلاق زدن، تازیانه زدن، انتقاد سخت کردن، جریمه کردن، تاوان دادن، جریمهء کردن، تادیب کردن، توبیخ و ملامت کردن، سرزنش کردن