تنیدن
licenseمعنی کلمه تنیدن
معنی واژه تنیدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- تار بافتن 2- بافتن، تابيدن | ||
انگلیسی | spin,web | ||
عربی | غزل، نسج، دوران سريع، دوار عقلي، هبوط لولبي، محور، أدار، تسقط الطائرة مدومة، دار بسرعة، دار، جفف، أطال، مدد، لفق قصة، جعل الذهب خيوطا، يلف | ||
ترکی | uzatmak | ||
فرانسوی | étirer | ||
آلمانی | strecken | ||
اسپانیایی | estirar | ||
ایتالیایی | allungare | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تنیدن" در زبان فارسی به معنای پیچیدن یا به هم پیوستن استفاده میشود. این کلمه از ریشه "تن" و به شکل فعلی (فعل) "تنیدن" به کار میرود. در ادامه به چند نکته نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
اگر بخواهید اطلاعات بیشتری درباره کاربردها یا معانی خاص این کلمه بگویید، خوشحال میشوم که کمک کنم. | ||
واژه | تنیدن | ||
معادل ابجد | 514 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tanidan | ||
ترکیب | (مصدر متعدی) ‹تنودن› | ||
مختصات | (تَ دَ) (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی تنیدن | ||
پخش صوت |
تابيدن کلمه "تنیدن" در زبان فارسی به معنای پیچیدن یا به هم پیوستن استفاده میشود. این کلمه از ریشه "تن" و به شکل فعلی (فعل) "تنیدن" به کار میرود. در ادامه به چند نکته نگارشی و دستوری مرتبط با این کلمه اشاره میشود: صرف فعل: "تنیدن" به عنوان یک فعل در زمانها و اشخاص مختلف صرف میشود. به عنوان مثال: قید و صفات: میتوان در جملات مختلف قیدها و صفات را به این فعل اضافه کرد، بهطور مثال: نکات نگارشی: استفاده از "تنیدن" در جملات نیازمند توجه به قواعد نگارشی است. در زمان نوشتن، توجه به فاصلهگذاری و نقطهگذاری صحیح بسیار اهمیت دارد. اگر بخواهید اطلاعات بیشتری درباره کاربردها یا معانی خاص این کلمه بگویید، خوشحال میشوم که کمک کنم.
1- تار بافتن
2- بافتن، تابيدن
spin,web
غزل، نسج، دوران سريع، دوار عقلي، هبوط لولبي، محور، أدار، تسقط الطائرة مدومة، دار بسرعة، دار، جفف، أطال، مدد، لفق قصة، جعل الذهب خيوطا، يلف
uzatmak
étirer
strecken
estirar
allungare