توبال
licenseمعنی کلمه توبال
معنی واژه توبال
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | tubal | ||
عربی | تابال | ||
ترکی | boru şeklinde | ||
فرانسوی | tubaire | ||
آلمانی | eileiter | ||
اسپانیایی | trompa | ||
ایتالیایی | tubarica | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "توبال" در زبان فارسی به معنی خاصی اشاره ندارد و در متون فارسی معمولاً استفاده نمیشود. اگر شما به دنبال اطلاعات یا قواعد نگارشی خاصی هستید که مربوط به این کلمه باشد، لطفاً بیشتر توضیح دهید. اما اگر سوال شما درباره کلمهای دیگر یا موضوع خاصی در قواعد و نگارش فارسی است، خوشحال میشوم که کمک کنم. | ||
واژه | توبال | ||
معادل ابجد | 439 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | tubāl | ||
ترکیب | (اسم) [معرب، مٲخوذ از فارسی: توپال] ‹توپال› [قدیمی] | ||
مختصات | (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی توبال | ||
پخش صوت |
پارسي تازي گشته توپال کلمه "توبال" در زبان فارسی به معنی خاصی اشاره ندارد و در متون فارسی معمولاً استفاده نمیشود. اگر شما به دنبال اطلاعات یا قواعد نگارشی خاصی هستید که مربوط به این کلمه باشد، لطفاً بیشتر توضیح دهید. اما اگر سوال شما درباره کلمهای دیگر یا موضوع خاصی در قواعد و نگارش فارسی است، خوشحال میشوم که کمک کنم.
(فلز) سونش ريزه ها که از
چکش زدن ياسوهان کردن توپال
فرو مي ريزد کف
(اسم) ريزه هاي مس و آهن تفته که بر اثر
کوبيدن و چکش زدن ريزد سوتش .
tubal
تابال
boru şeklinde
tubaire
eileiter
trompa
tubarica