ثبات کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه ثبات کردن
معنی واژه ثبات کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | استقرار، ثبات، رسوخ، دوام، صلابة، المزيد | ||
واژه | ثبات کردن | ||
معادل ابجد | 1177 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
مختصات | ( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ثبات کردن | ||
پخش صوت |
-1 (مصدر) پايداري کردناستقامت ورزيدن.
-2 ثابت شدن پايدارماندن
مداومت کردن مواظبت نمودن .
-3 ثبات ورزيدن مقاومت کردن .
-4 (اسم) پايداري استقامت .
استقرار، ثبات، رسوخ، دوام، صلابة، المزيد