اتصال
licenseمعنی کلمه اتصال
معنی واژه اتصال
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | التصاق، الحاق، پيوستگي، پيوستن، پيوند، چسبيدگي، رسيدن، وصل | ||
متضاد | انفصال | ||
انگلیسی | connection, connector, connectivity, junction, linkage, coupling, conjunction, connexion, union, contact, incorporation, nexus, conjuncture, juncture, abutment, coitus, continuity | ||
عربی | صلة، علاقة، ارتباط، اتصالات، شبكة، رابطة، علاقات، نقل، نسيب، قريب، جماعة، مركز عمل، قرن، طائفة دينية، أصدقاء، وصلة، وسيلة، اتصال | ||
ترکی | bağlantı | ||
فرانسوی | connexion | ||
آلمانی | verbindung | ||
اسپانیایی | conexión | ||
ایتالیایی | connessione | ||
مرتبط | ارتباط، رابطه، پیوند، ربط، پیوستگی، رابط، متصل کننده، بست، تقاطع، نقطه اتصال، خط اتصال، برخوردگاه، وسیله ارتباط، بهم پیوستگی، حلقههای زنجیر، جفت، جفت شدگی، جفت کردن، جفت ساز، سرپیچ، حرف ربط، عطف، ترکیب عطفی، وابستگی، نسبت، اتحادیه، اتحاد، اجتماع، وصلت، تماس، قباله، مخابره، برخورد، تلفیق، ادخال، سلسله، رابطه داخلی، گروه متحد، اقتران، مفصل، درزگاه، مجاورت، زمین همسایه، مرز، کنار، زمین سر حدی، مقاربت جنسی، جماع، استمرار، دوام، تسلسل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اتصال" در زبان فارسی به معنای پیوستگی یا ارتباط بین دو یا چند چیز است. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی میکنیم:
به طور کلی، "اتصال" کلمهای کاربردی است که در زمینههای مختلف به کار میرود و میتواند در جملهبندیهای متنوعی استفاده شود. | ||
واژه | اتصال | ||
معادل ابجد | 522 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'ettesāl | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی] | ||
مختصات | (اِ تِّ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | 'ettesAl | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اتصال | ||
پخش صوت |
پيوسته شدن ،پيوستن کلمه "اتصال" در زبان فارسی به معنای پیوستگی یا ارتباط بین دو یا چند چیز است. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه را بررسی میکنیم: مبحث گرامری: "اتصال" اسم است و میتواند به عنوان فاعل، مفعول و یا مبتدا در جملات استفاده شود. به عنوان مثال: کاربرد در عبارات: کلمه "اتصال" معمولاً در عبارات تخصصی و علمی مانند "اتصال برق"، "اتصال اینترنت" و یا "اتصال دو سیستم" به کار میرود. نحوه نوشتن: این کلمه به صورت "اتصال" و با حروف الفبای فارسی نوشته میشود و نیازی به تغییر شکل یا املای خاص ندارد. ترکیبها: "اتصال" میتواند با پیشوندها و پسوندهای مختلف ترکیب شود، مانند: نکات نگارشی: در نوشتار، توجه به جملات معنادار و دقیق بسیار مهم است. برای مثال: به طور کلی، "اتصال" کلمهای کاربردی است که در زمینههای مختلف به کار میرود و میتواند در جملهبندیهای متنوعی استفاده شود.
التصاق، الحاق، پيوستگي، پيوستن، پيوند، چسبيدگي، رسيدن، وصل
انفصال
connection, connector, connectivity, junction, linkage, coupling, conjunction, connexion, union, contact, incorporation, nexus, conjuncture, juncture, abutment, coitus, continuity
صلة، علاقة، ارتباط، اتصالات، شبكة، رابطة، علاقات، نقل، نسيب، قريب، جماعة، مركز عمل، قرن، طائفة دينية، أصدقاء، وصلة، وسيلة، اتصال
bağlantı
connexion
verbindung
conexión
connessione
ارتباط، رابطه، پیوند، ربط، پیوستگی، رابط، متصل کننده، بست، تقاطع، نقطه اتصال، خط اتصال، برخوردگاه، وسیله ارتباط، بهم پیوستگی، حلقههای زنجیر، جفت، جفت شدگی، جفت کردن، جفت ساز، سرپیچ، حرف ربط، عطف، ترکیب عطفی، وابستگی، نسبت، اتحادیه، اتحاد، اجتماع، وصلت، تماس، قباله، مخابره، برخورد، تلفیق، ادخال، سلسله، رابطه داخلی، گروه متحد، اقتران، مفصل، درزگاه، مجاورت، زمین همسایه، مرز، کنار، زمین سر حدی، مقاربت جنسی، جماع، استمرار، دوام، تسلسل