جاسوس
licenseمعنی کلمه جاسوس
معنی واژه جاسوس
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | خبرآور، خبرچين، خبرگير، رايد، كارآگاه، مفتش، منهي | ||
انگلیسی | spy, snoop, tailer, beagle, informer, undercover agent, intelligencer, stoolie | ||
عربی | تجسس، الجاسوس، جاسوس، مراقب، عين، استطلع، راقب، بحث، لمح، رأى، بحث بتدقيق عن، إستكشف سرا، لاحظ | ||
ترکی | casus | ||
فرانسوی | l'espion | ||
آلمانی | der spion | ||
اسپانیایی | el espía | ||
ایتالیایی | la spia | ||
مرتبط | عامل، جستجو کننده، تعاقب کننده، کاراگاه، تازی شکاری پاکوتاه، خبرچین، اگاهگر، خبر رسان، خبر بر، مخبر، پیغام بر، کبوتر یا مرغ دام که بچوبی بندند | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جاسوس" در زبان فارسی به معنای فردی است که به طور مخفیانه اطلاعاتی را جمعآوری میکند و عمدتاً در زمینه espionage (جاسوسی) استفاده میشود. در اینجا چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با استفاده از این کلمه ذکر شده است:
به طور کلی، استفاده صحیح و بهجا از کلمه "جاسوس" در جملات فارسی نیازمند آگاهی از قواعد زبان و نگارش است تا مفهومی دقیق و شفاف انتقال یابد. | ||
واژه | جاسوس | ||
معادل ابجد | 130 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | jāsus | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم، صفت) [عربی، جمع: جواسیس] | ||
مختصات | (ص .) | ||
آواشناسی | jAsus | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جاسوس | ||
پخش صوت |
جستجو کننده خبر، خبر پرس، پرسش کننده کلمه "جاسوس" در زبان فارسی به معنای فردی است که به طور مخفیانه اطلاعاتی را جمعآوری میکند و عمدتاً در زمینه espionage (جاسوسی) استفاده میشود. در اینجا چند قاعده و نکته نگارشی مرتبط با استفاده از این کلمه ذکر شده است: نحوه نوشتن: کلمه "جاسوس" به صورت جدا نوشته میشود و از حروف فارسی استفاده میکند. در صورت استفاده از واژههای مشابه، مانند "جاسوسی" یا "جاسوسپروری"، باید به قواعد نوشتاری آنها توجه کرد. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه "جا" + "سُس" است. توجه به دقت در تلفظ کلمات برای فهم بهتر آنها مهم است. نوع کلمه: "جاسوس" یک اسم است و در جملات مختلف میتواند به عنوان فاعل، مفعول، یا سایر اجزای جمله به کار رود. توجه به جمع: جمع این کلمه "جاسوسان" است که در مواقعی که به چندین جاسوس اشاره میشود، استفاده میشود. استفاده در متون: در متون رسمی یا ادبی باید توجه داشت که کاربردهای مناسب و دقیق این کلمه در موضوعات مختلف مورد استفاده قرار گیرد و از بارهای منفی یا ناخواسته آن پرهیز شود. به طور کلی، استفاده صحیح و بهجا از کلمه "جاسوس" در جملات فارسی نیازمند آگاهی از قواعد زبان و نگارش است تا مفهومی دقیق و شفاف انتقال یابد.
خبرآور، خبرچين، خبرگير، رايد، كارآگاه، مفتش، منهي
spy, snoop, tailer, beagle, informer, undercover agent, intelligencer, stoolie
تجسس، الجاسوس، جاسوس، مراقب، عين، استطلع، راقب، بحث، لمح، رأى، بحث بتدقيق عن، إستكشف سرا، لاحظ
casus
l'espion
der spion
el espía
la spia
عامل، جستجو کننده، تعاقب کننده، کاراگاه، تازی شکاری پاکوتاه، خبرچین، اگاهگر، خبر رسان، خبر بر، مخبر، پیغام بر، کبوتر یا مرغ دام که بچوبی بندند