جگر
licenseمعنی کلمه جگر
معنی واژه جگر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ريه، شش، كبد 2- عزيز، نازنين 3- دلاوري، دليري، شجاعت | ||
انگلیسی | liver | ||
عربی | كبد، عائش، مقيم، فاضل، الكبد | ||
ترکی | karaciğer | ||
فرانسوی | foie | ||
آلمانی | leber | ||
اسپانیایی | hígado | ||
ایتالیایی | fegato | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جگر" در زبان فارسی به معنای اندام داخلی بدن است و همچنین در محاورات و اصطلاحات مختلف به کار میرود. در اینجا برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "جگر" به صورت درست و مناسب در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | جگر | ||
معادل ابجد | 223 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | jegar | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: ĵikar] | ||
مختصات | (کن .) | ||
آواشناسی | jegar | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جگر | ||
پخش صوت |
کبد کلمه "جگر" در زبان فارسی به معنای اندام داخلی بدن است و همچنین در محاورات و اصطلاحات مختلف به کار میرود. در اینجا برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه را بررسی میکنیم: نگارش صحیح: کلمه "جگر" به همین شکل نوشته میشود و باید به صورت صحیح و بدون تغییرات نگارشی روی کاغذ یا در متن تایپ شود. استفاده در جملات: "جگر" میتواند به عنوان اسم در جملات به کار رود. به عنوان مثال: "او جگرش درد میکند" یا "جگر گوسفند یکی از غذاهای محبوب است." ترکیبات و عبارات: این کلمه میتواند در ترکیبات مختلف به کار رود، مانند "جگرکی" (به معنای نوعی غذا که از جگر درست میشود) یا "جگرسوز" (به معنای چیزی که باعث ناراحتی یا درد میشود). استفاده در شعر و ادب: در ادبیات فارسی، "جگر" به صورت پیچیدهتری مورد استفاده قرار میگیرد و ممکن است به معانی استعاری یا حسی اشاره داشته باشد، مانند "جگر سوختن" که به معنای ناراحتی و عذاب خاطر است. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "جگر" به صورت درست و مناسب در نوشتار خود استفاده کنید.
1- ريه، شش، كبد
2- عزيز، نازنين
3- دلاوري، دليري، شجاعت
liver
كبد، عائش، مقيم، فاضل، الكبد
karaciğer
foie
leber
hígado
fegato