جنب و جوش
license
98
1667
100
معنی کلمه جنب و جوش
معنی واژه جنب و جوش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | milling, motion, stirabout, lively | ||
عربی | النقد المعدني، طحن | ||
مرتبط | جنب وجوش، ارد سازی، زنجیره سکه، حرکت، جنبش، تکان، پیشنهاد، سیر، ژست، غذایی شبیه اش جو، اش جو | ||
واژه | جنب و جوش | ||
معادل ابجد | 370 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جنب و جوش | ||
پخش صوت |
فعاليت بسيار، هيجان
milling, motion, stirabout, lively
النقد المعدني، طحن
جنب وجوش، ارد سازی، زنجیره سکه، حرکت، جنبش، تکان، پیشنهاد، سیر، ژست، غذایی شبیه اش جو، اش جو