جوجه
licenseمعنی کلمه جوجه
معنی واژه جوجه
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | chick, chicken, bird, brood, squab | ||
عربی | كتكوت، صوص، فتاة جميلة، طفح | ||
ترکی | tavuk | ||
فرانسوی | poulet | ||
آلمانی | huhn | ||
اسپانیایی | pollo | ||
ایتالیایی | pollo | ||
مرتبط | بچه، نوزاد، جوجه مرغ، ترسو، مرد جوان، کمرو، پرنده، مرغ، جوجههای یک وهله جوجه کشی، تپلی، کوسن، نیمکت | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "جوجه" در زبان فارسی به معنای جوجهخوری، جوجهساز یا جوجهای است که تازه به دنیا آمده است. برای استفاده درست از این کلمه، رعایت چند قانون نگارشی و قواعد زبان فارسی مهم است:
به این ترتیب، رعایت این نکات کمک میکند که در نوشتار و گفتار به شکل صحیح و مؤثر از کلمه "جوجه" بهره ببرید. | ||
واژه | جوجه | ||
معادل ابجد | 17 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | juje | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹جوژه، چوزه، چوژه، جوزک، جوگک› | ||
مختصات | (جِ) (اِ.) | ||
آواشناسی | juje | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی جوجه | ||
پخش صوت |
بچه مرغ کلمه "جوجه" در زبان فارسی به معنای جوجهخوری، جوجهساز یا جوجهای است که تازه به دنیا آمده است. برای استفاده درست از این کلمه، رعایت چند قانون نگارشی و قواعد زبان فارسی مهم است: نوشتن با دقت: کلمه "جوجه" همیشه باید به صورت صحیح و با املای درست نوشته شود. تطابق جمع و مؤنث: وقتی از "جوجه" به عنوان جمع استفاده میشود، تأکید بر این است که ممکن است به صورت جمعفرم "جوجهها" (برای جوجههای متعدد) هم به کار رود. استفاده در جملات: هنگام استفاده از "جوجه" در جملات، بهتر است از فعلهای مناسب و جملات کامل استفاده شود. مثلاً: "جوجهها در آشیانه هستند." ترکیبات و عبارات: کلمه "جوجه" میتواند در ترکیبات مختلف به کار رود. به عنوان مثال: "جوجهکباب"، "جوجهخوری" و غیره. به این ترتیب، رعایت این نکات کمک میکند که در نوشتار و گفتار به شکل صحیح و مؤثر از کلمه "جوجه" بهره ببرید.
chick, chicken, bird, brood, squab
كتكوت، صوص، فتاة جميلة، طفح
tavuk
poulet
huhn
pollo
pollo
بچه، نوزاد، جوجه مرغ، ترسو، مرد جوان، کمرو، پرنده، مرغ، جوجههای یک وهله جوجه کشی، تپلی، کوسن، نیمکت