چادر نشین
license
98
1667
100
معنی کلمه چادر نشین
معنی واژه چادر نشین
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | nomadic, nomad, tent dweller | ||
عربی | بدوي، رحال، مترحل، جوال، هائم على وجهه، البدوي | ||
مرتبط | وابسته به کوچگری، متحرک، خانه بدوش، صحرانشین، بدوی، ایلیاتی | ||
واژه | چادر نشین | ||
معادل ابجد | 618 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
نوع | صفت | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی چادر نشین | ||
پخش صوت |
آنکه در صحرا و ييلاق و قشلاق
در زير چادر و خيمه زندگي کند.
nomadic, nomad, tent dweller
بدوي، رحال، مترحل، جوال، هائم على وجهه، البدوي
وابسته به کوچگری، متحرک، خانه بدوش، صحرانشین، بدوی، ایلیاتی