چکیدن
licenseمعنی کلمه چکیدن
معنی واژه چکیدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- چكه كردن، قطرهقطرهفروريختن 2- تراوش كردن 3- نشت كردن | ||
انگلیسی | drip,trickle,drop,ooze,abstract,dribble,fall,lave,plash | ||
عربی | يقطر | ||
ترکی | damlayan | ||
فرانسوی | égouttage | ||
آلمانی | tropft | ||
اسپانیایی | goteo | ||
ایتالیایی | gocciolante | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «چکیدن» در زبان فارسی به معنای قطرهقطره ریختن یا افتادن مایعات مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه میپردازیم:
مثلاً:
با رعایت این نکات، میتوان استفاده صحیح و موثری از کلمه «چکیدن» در نگارش داشت. | ||
واژه | چکیدن | ||
معادل ابجد | 87 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | čekidan | ||
ترکیب | (مصدر لازم) | ||
مختصات | (چِ دَ) (مص ل .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی چکیدن | ||
پخش صوت |
اندک ريخته شدن کلمه «چکیدن» در زبان فارسی به معنای قطرهقطره ریختن یا افتادن مایعات مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه میپردازیم: استفاده صحیح: این کلمه به عنوان فعل و در زمانهای مختلف استفاده میشود. مثلاً «آب از لوله چکید» (گذشته)، «آب چکیده میشود» (حالت استمراری). همنشینی با اسمها: کلمه «چکیدن» معمولاً با اسمهای مایعات یا شرایط خاص همراه میشود. مثلاً «چکیدن باران»، «چکیدن عرق». فعلهای متناسب: ممکن است با سایر افعال ترکیب شود، مثلاً «چکیدن و ریختن» یا «چکیدن و خشک شدن». قیدها: میتوان قیدهایی مانند «به آرامی» یا «ناگهانی» را قبل از این فعل به کار برد. مثلاً «آب به آرامی چکید». مثلاً: با رعایت این نکات، میتوان استفاده صحیح و موثری از کلمه «چکیدن» در نگارش داشت.
1- چكه كردن، قطرهقطرهفروريختن
2- تراوش كردن
3- نشت كردن
drip,trickle,drop,ooze,abstract,dribble,fall,lave,plash
يقطر
damlayan
égouttage
tropft
goteo
gocciolante