جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
ضغط|كبس , أزمة , اكتظاظ , قيود , مقبض , حفنة , زحمة , عناق , وضع صعب , بصمة , طبعة , عصر , أقحم , سحق , كبس على , أدخل , أرهق , دخل بصعوبة , إبتز المال , شق طريقة بصعوبة , يعصر
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "چلاندن" یک فعل در زبان فارسی است که به معنای فشردن، له کردن یا ایجاد فشار بر چیزها بهکار میرود. در بررسی قواعد فارسی و نگارشی مربوط به این کلمه، میتوان به نکات زیر اشاره کرد:
صرف فعل: "چلاندن" در زمانهای مختلف صرف میشود. به عنوان مثال:
گذشته: چلاند
حال: چلاندن
آینده: خواهد چلاند
حروف اضافه: این کلمه معمولاً به همراه حروف اضافهای مانند "به" یا "با" استفاده میشود. مثلاً:
"سیب را با دست چلاند."
"او خمیر را به خوبی چلاند."
مفاهیم مرتبط: "چلاندن" ممکن است در زمینههای مختلفی مانند آشپزی، ساخت و ساز، یا حتی در زمینههای عاطفی (به معنای فشردن احساسات) استفاده شود.
خوشههای معنایی: مشابه کلمات دیگری مانند "فشردن"، "له کردن" و "پودر کردن" که در برخی زمینهها مترادف یا مرتبط با "چلاندن" هستند.
استفادههای ادبی: در ادبیات فارسی، ممکن است "چلاندن" به صورت مجاز و استعاری استفاده شود تا احساسات و تجربیات انسانی را به تصویر بکشد.
توجه به این نکات کمک میکند تا از "چلاندن" بهدرستی و در متنهای مختلف استفاده شود و معانی و مفاهیم آن بهخوبی منتقل گردد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
او با مهارت خاصی توانست از این ماشین قدیمی، حداکثر قدرت را با چلاندن موتور به دست آورد.
چلاندن برگهای خشک زیر پا حس نوستالژیک تابستان را در من زنده کرد.
در تلاش برای استخراج عسل، زنبوردار به آرامی زنبورها را چلاند تا عسل بیشتری به دست آورد.
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مرتبط: فشار دادن، دوشیدن، له کردن، اب میوه گرفتن، له شدن، پیروز شدن بر، خرد شدن، با صدا شکستن، پرس کردن، فشار وارد اوردن بر، وارد اوردن، به زور گرفتن، انتزاع کردن، پیچاندن، منحرف کردن، واداشتن، زور اوردن، گرداندن، بزور قاپیدن و غصب کردن