آبرو ریزی
licenseمعنی کلمه آبرو ریزی
معنی واژه آبرو ریزی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | dishonor, dishonour, dignity | ||
عربی | إهانة، عار، خزي، رفض الدفع، عدم دفع حوالة، عار خزي، إغتصاب لفتاة، شان، أخزى، أهان، لوث السمعة، dishonor | ||
مرتبط | رسوایی، ننگ، ابروریزی، بیشرفی، نکول، پستی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آبرو ریزی" به معنای از دست دادن آبرو یا اعتبار است و از دو بخش تشکیل شده است: "آبرو" و "ریزی". اما از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی، در نوشتن این کلمه باید دقت کرد:
در نهایت، توصیه میشود که در متون رسمی به جای "آبرو ریزی" از واژههای معادل و مناسبتری استفاده شود که بیشتر قابلیت احترام به مخاطب را داشته باشد. | ||
واژه | آبرو ریزی | ||
معادل ابجد | 436 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آبرو ریزی | ||
پخش صوت |
هتک آبرو و عزت افتضاح رسوايي . کلمه "آبرو ریزی" به معنای از دست دادن آبرو یا اعتبار است و از دو بخش تشکیل شده است: "آبرو" و "ریزی". اما از نظر نگارشی و قواعد زبان فارسی، در نوشتن این کلمه باید دقت کرد: فاصلهگذاری: این کلمه باید به صورت "آبرو ریزی" نوشته شود و بین دو بخش آن یک فاصله وجود داشته باشد. تلفظ: هنگام تلفظ، هر دو بخش باید به صورت مجزا و واضح بیان شوند. نحوه استفاده: این کلمه معمولاً در جملات به عنوان یک اسم مورد استفاده قرار میگیرد. مثلاً: "او به خاطر آن اشتباه آبرو ریزی کرد." قید: در برخی contexts میتوان از کلمات قیدکننده استفاده کرد تا شدت یا نوع آبرو ریزی را توصیف کرد. به عنوان مثال: "به شدت آبرو ریزی کرد." در نهایت، توصیه میشود که در متون رسمی به جای "آبرو ریزی" از واژههای معادل و مناسبتری استفاده شود که بیشتر قابلیت احترام به مخاطب را داشته باشد.
dishonor, dishonour, dignity
إهانة، عار، خزي، رفض الدفع، عدم دفع حوالة، عار خزي، إغتصاب لفتاة، شان، أخزى، أهان، لوث السمعة، dishonor
رسوایی، ننگ، ابروریزی، بیشرفی، نکول، پستی