خاص
licenseمعنی کلمه خاص
معنی واژه خاص
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اختصاصي، مختص، مخصوص، ويژه، يگانه، برجسته، اعلا، برگزيده، ممتاز، ، ناب، خالص، پاك، پاكيزه، سره ، اصيل، پاكنژاد، نژاده | ||
متضاد | عام ناسره 1- اصيل، پاكنژاد، نژاده | ||
انگلیسی | specific, special, particular, own, peculiar, characteristic, private, privileged, elect, gently born, noble, select | ||
عربی | محدد، معين، خاص، نوعي، دقيق، مميز، خصوصي، واضح | ||
ترکی | özel | ||
فرانسوی | spécial | ||
آلمانی | besonders | ||
اسپانیایی | especial | ||
ایتالیایی | speciale | ||
مرتبط | ویژه، مشخص، بخصوص، اخص، خصوصی، استثنایی، خود، شخصی، خویشتن، تنی، عجیب و غریب، مشخصه، نهادی، نهادین، خیمی، اختصاصی، محرمانه، خلوت، امتیاز دار، دارای امتیاز یا حق ویژه، برگزیده منتخب، خاصگی، نجیب، شریف، اصیل، اشرافی، با شکوه، برگزیده، ممتاز منتخب | ||
واژه | خاص | ||
معادل ابجد | 691 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | xās[s] | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی: خاصّ] | ||
مختصات | (صّ) [ ع . ] (ص .) | ||
آواشناسی | xAss | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خاص | ||
پخش صوت |
- 1 ويژ - 2 برجسته - 3 برگزيده
- 4 يگانه تک يکتا
(صفت) - 1 مخصوص ويژه اختصاصي
مقابل عام . - 2 ممتاز اعلي .
- 3 برگزيده ء قوم . يا خاص و عام .
همه ء افراد افراد برگزيده و افراد عادي.
- 4 امري که نسبت بامر ديگر محدودتر و
کم وسعت تر باشد مانند انسان نسبت به
حيوان که انسان خاص است و حيوان عام .
- 5 مال متعلق بشاه مقابل خرجي . يا
خاص و خرجي . - 1 مخصوص و ممتاز و متعارفي
و معمول. - 2 اموال واملاک شاه و بيت المال
رعايا. - 3 خالصه . - 4 قسمي پارچه ء تافته .
اختصاصي، مختص، مخصوص، ويژه، يگانه، برجسته، اعلا، برگزيده، ممتاز، ، ناب، خالص، پاك، پاكيزه، سره ، اصيل، پاكنژاد، نژاده
عام ناسره
1- اصيل، پاكنژاد، نژاده
specific, special, particular, own, peculiar, characteristic, private, privileged, elect, gently born, noble, select
محدد، معين، خاص، نوعي، دقيق، مميز، خصوصي، واضح
özel
spécial
besonders
especial
speciale
ویژه، مشخص، بخصوص، اخص، خصوصی، استثنایی، خود، شخصی، خویشتن، تنی، عجیب و غریب، مشخصه، نهادی، نهادین، خیمی، اختصاصی، محرمانه، خلوت، امتیاز دار، دارای امتیاز یا حق ویژه، برگزیده منتخب، خاصگی، نجیب، شریف، اصیل، اشرافی، با شکوه، برگزیده، ممتاز منتخب