خربزه
licenseمعنی کلمه خربزه
معنی واژه خربزه
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) ‹خربوزه، خربز› (زیستشناسی)
مختصات:
(خَ بُ زِ) (اِ.)
الگوی تکیه:
WWS
نقش دستوری:
اسم
آواشناسی:
xarboze
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
814
شمارگان هجا:
3
دیگر زبان ها
انگلیسی
melon
ترکی
kavun
فرانسوی
melon
آلمانی
melone
اسپانیایی
melón
ایتالیایی
melone
عربی
شمام | شىء مستدير كالبطيخ
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «خربزه» در زبان فارسی به چند نکته و قاعده نگارشی مرتبط است:
-
نوشتار: این کلمه به صورت "خربزه" نوشته میشود و در هیچ حالتی نباید حروف آن جابهجا یا حذف شود.
-
کاربرد: «خربزه» به عنوان اسم، به میوهای اشاره دارد که خوراکی است و در فصلهای گرم سال مصرف میشود.
-
جنس و نوع: خربزه یکی از میوههای تابستانی است و به خانوادهٔ کدوها (Cucurbitaceae) تعلق دارد.
-
صرف و نحو:
- مفرد: خربزه
- جمع: خربزهها
- میتوان از عبارتهای وصفی مانند «خربزه شیرین» یا «خربزه بزرگ» استفاده کرد.
-
تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه به صورت "خَر-بِزه" است و تأکید در سیلاب اول است.
- استفاده در جملات:
- "من یک خربزه خریدم."
- "خربزهها در بازار بسیار تازه و خوشمزهاند."
با رعایت این نکات، میتوان به درستی از کلمه «خربزه» در نوشتار و مکالمه استفاده کرد.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "خربزه" در جمله آورده شده است:
- من هر روز در تابستان خربزه میخورم تا خنک شوم.
- بازار میوهفروشی پر از خربزههای رسیده و شیرین بود.
- او برای مهمانی یک خربزه بزرگ خرید تا همه مهمانها را به عنوان دسر سیر کند.
- خربزههای یزد یکی از بهترین و خوشمزهترین انواع خربزه در ایران هستند.
- بچهها با شادی در پارک، مشغول خوردن خربزههای یخزده بودند.
اگر مثالهای دیگری نیاز دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!