خروش
licenseمعنی کلمه خروش
معنی واژه خروش
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بانگ، ندا 2- دادوبيداد، غريو، غلغله، غوغا، فرياد، نعره، نفير، هياهو | ||
متضاد | سكوت 1- افغان، زاري، ضجه | ||
انگلیسی | roar, roaring, cry, clamor, crying, battle cry, banner cry, slogan, clamour | ||
عربی | هدير، زئير، دوي، أزيز، جلبة، ضجة، خوار، عجيج، جلبة متواصلة، قهقهة، شخير، صخب، أزأر، هدر، جعجع، تنفس تنفسا صائتا، قهقه، صاح بأعلى صوت، أز، خار، بقاح الفيل، عج | ||
ترکی | kükreme | ||
فرانسوی | rugir | ||
آلمانی | brüllen | ||
اسپانیایی | rugido | ||
ایتالیایی | ruggito | ||
مرتبط | سر و صدا، غرش، صدا، غریو، گریه، فریاد، ناله، طنین، شعار جنگی، شعار، تکیه کلام، ورد، ارم | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خروش" به معنای فریاد، سر و صدا یا ناله شدید است و در ادبیات فارسی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی مرتبط، به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "خروش" به درستی و به شکلی زیبا در نوشتههای خود استفاده کنید. | ||
واژه | خروش | ||
معادل ابجد | 1106 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | xoruš | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) ‹اخروش، اخرش، خرش› | ||
مختصات | (خُ) (اِ.) | ||
آواشناسی | xoruS | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خروش | ||
پخش صوت |
بانگ و فرياد بي گريه کلمه "خروش" به معنای فریاد، سر و صدا یا ناله شدید است و در ادبیات فارسی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و رعایت قواعد نگارشی مرتبط، به نکات زیر توجه کنید: نگارش صحیح: کلمه "خروش" به همین صورت نوشته میشود و هرگونه تغییر در شکل آن (مانند استفاده از حروف بیجا) نادرست خواهد بود. استفاده در جمله: این کلمه معمولاً در جملاتی به کار میرود که نشاندهنده احساسات قوی، نارضایتی یا شور و هیجان باشد. به عنوان مثال: قواعد املایی: هنگام نوشتن جملات حاوی "خروش"، به قواعد املایی و نگارشی توجه کنید، مانند استفاده صحیح از ویرگول، نقطه و سایر علائم نگارشی. شعر و ادبیات: در شعر و ادبیات، این کلمه میتواند بار عاطفی و تصویری غنیتری داشته باشد. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "خروش" به درستی و به شکلی زیبا در نوشتههای خود استفاده کنید.
1- بانگ، ندا
2- دادوبيداد، غريو، غلغله، غوغا، فرياد، نعره، نفير، هياهو
سكوت
1- افغان، زاري، ضجه
roar, roaring, cry, clamor, crying, battle cry, banner cry, slogan, clamour
هدير، زئير، دوي، أزيز، جلبة، ضجة، خوار، عجيج، جلبة متواصلة، قهقهة، شخير، صخب، أزأر، هدر، جعجع، تنفس تنفسا صائتا، قهقه، صاح بأعلى صوت، أز، خار، بقاح الفيل، عج
kükreme
rugir
brüllen
rugido
ruggito
سر و صدا، غرش، صدا، غریو، گریه، فریاد، ناله، طنین، شعار جنگی، شعار، تکیه کلام، ورد، ارم