خلوت کردن
license
98
1667
100
معنی کلمه خلوت کردن
معنی واژه خلوت کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- عزلت گزيدن، تنها نشستن 2- به خلوت نشستن، دور ازاغيار ماندن 3- خالي كردن 4- مجامعت كردن | ||
انگلیسی | sacrifice | ||
عربی | تضحية، ذبيحة، قربان، أضحية، ضحية، خسارة، فدى، ضحى، باع بخسارة، قرب بأضحية، تصحية | ||
واژه | خلوت کردن | ||
معادل ابجد | 1310 | ||
تعداد حروف | 8 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خلوت کردن | ||
پخش صوت |
سخن گفتن در نهفت دو به دو سخن گفتن
- 1 (مصدر) خلوت کردن با کسي . سخن گفتن
با وي در جاي خلوت . - 2 عزلت گزيدن .
يا خلوت کردن جايي را .
- 3 بيرون کردن اغيار را از آنجا .
1- عزلت گزيدن، تنها نشستن
2- به خلوت نشستن، دور ازاغيار ماندن
3- خالي كردن
4- مجامعت كردن
sacrifice
تضحية، ذبيحة، قربان، أضحية، ضحية، خسارة، فدى، ضحى، باع بخسارة، قرب بأضحية، تصحية