خندان
licenseمعنی کلمه خندان
معنی واژه خندان
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بشاش، خنده رو، خوشرو، خنده ناك، شاد، شادان، شادمان، گشاده رو، متبسم، مسرور، مشعوف، شكفته، شكوفا | ||
متضاد | گريان، گرفته نشكفنه | ||
انگلیسی | smiling, laughing, happy, merry, riant | ||
عربی | باسم، يبتسم | ||
ترکی | gülümseyen | ||
فرانسوی | souriant | ||
آلمانی | lächelnd | ||
اسپانیایی | sonriente | ||
ایتالیایی | sorridente | ||
مرتبط | مبارک، خوشحال، راضی، خوش، فراخ، دلگشا | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خندان" در زبان فارسی به معنای کسی است که میخندد یا لبخند بر لب دارد. در زیر به بررسی قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه پرداخته میشود: ۱. نوع کلمه
۲. کاربرد
۳. صرف و نحوهی استفاده
۴. ترکیبات
۵. قواعد نگارشی
۶. مثال
به طور کلی، "خندان" کلمهای ساده و موثر در توصیف حالات اشخاص است و در نوشتار فارسی باید به دقت و با رعایت مقررات نگارشی به کار رود. | ||
واژه | خندان | ||
معادل ابجد | 705 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | xandān | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) | ||
مختصات | (خَ) | ||
آواشناسی | xandAn | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خندان | ||
پخش صوت |
متبسم، خنده کننده کلمه "خندان" در زبان فارسی به معنای کسی است که میخندد یا لبخند بر لب دارد. در زیر به بررسی قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه پرداخته میشود: به طور کلی، "خندان" کلمهای ساده و موثر در توصیف حالات اشخاص است و در نوشتار فارسی باید به دقت و با رعایت مقررات نگارشی به کار رود.
بشاش، خنده رو، خوشرو، خنده ناك، شاد، شادان، شادمان، گشاده رو، متبسم، مسرور، مشعوف، شكفته، شكوفا
گريان، گرفته نشكفنه
smiling, laughing, happy, merry, riant
باسم، يبتسم
gülümseyen
souriant
lächelnd
sonriente
sorridente
مبارک، خوشحال، راضی، خوش، فراخ، دلگشا۱. نوع کلمه
۲. کاربرد
۳. صرف و نحوهی استفاده
۴. ترکیبات
۵. قواعد نگارشی
۶. مثال