خیار
licenseمعنی کلمه خیار
معنی واژه خیار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-صفت 2- خيارزه، بالنگ 3- اختيار 4- صاحب اختيار، مخير 5- برگزيده، منتخب | ||
انگلیسی | cucumber, option | ||
عربی | خيار، قثاء، رابط الجأش | ||
ترکی | salatalık | ||
فرانسوی | concombre | ||
آلمانی | gurke | ||
اسپانیایی | pepino | ||
ایتالیایی | cetriolo | ||
مرتبط | هر بوته یا میوه خیاری شکل، انتخاب، اختیار، خیار فسخ، خصیصه اختیاری، ازادی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "خیار" به عنوان یک اسم در زبان فارسی به چند صورت قابل استفاده است و قواعد نگارشی خاصی برای آن وجود دارد:
رعایت این نکات در نگارش و استفاده از کلمه "خیار" به درستی و وضوح بیشتر متن کمک خواهد کرد. | ||
واژه | خیار | ||
معادل ابجد | 811 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | xiyār | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: xyār] (زیستشناسی) | ||
مختصات | (اِ.) | ||
آواشناسی | xiyAr | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی خیار | ||
پخش صوت |
ميوه اي سبز و دراز و درشت که آنرا خام مي خورند بوته آن کلمه "خیار" به عنوان یک اسم در زبان فارسی به چند صورت قابل استفاده است و قواعد نگارشی خاصی برای آن وجود دارد: املای صحیح: املای کلمه "خیار" به همین صورت درست است. از نظر املایی نباید تغییر کند. جمع بستن: برای جمع بستن کلمه "خیار"، معمولاً از "ها" استفاده میشود، به صورت "خیارها". نحوه استفاده: این کلمه میتواند به تنهایی یا به عنوان جزء جملات به کار رود. برای مثال: قواعد نحوی: "خیار" به عنوان اسم میتواند فاعل، مفعول و یا مضافالیه قرار گیرد. رعایت این نکات در نگارش و استفاده از کلمه "خیار" به درستی و وضوح بیشتر متن کمک خواهد کرد.
داراي ساقه هاي نرم و سست و برگهاي دندانه دار و گلهاي زرد و
بر سه قسم است خيار بالنگ و چنبر و درختي
1-صفت
2- خيارزه، بالنگ
3- اختيار
4- صاحب اختيار، مخير
5- برگزيده، منتخب
cucumber, option
خيار، قثاء، رابط الجأش
salatalık
concombre
gurke
pepino
cetriolo
هر بوته یا میوه خیاری شکل، انتخاب، اختیار، خیار فسخ، خصیصه اختیاری، ازادی