خیم
licenseمعنی کلمه خیم
معنی واژه خیم
xiyam
disposition
|
خیم
مترادف:
1-صفت
2- خو، طبيعت، منش
3- استفراغ، تهوع، قي
4- ديوانه، مخبون
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب:
(اسم) [عربی، جمعِ خَیمَة] [قدیمی]
مختصات:
(خِ یَ) [ ع . ] (اِ.)
آواشناسی:
منبع:
فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد:
650
شمارگان هجا:
دیگر زبان ها
انگلیسی
disposition | bass , burse , character , gleet , matter , mucus , nature , phlegm , temper , temperament , kem
ترکی
çadır
فرانسوی
tente
آلمانی
zelt
اسپانیایی
carpa
ایتالیایی
tenda
عربی
ترتيب | تنظيم , ميل , نزعة , مزاج , قابلية , رغبة , حب الحكم , عريكة , حسم مسألة ما , تغير
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه «خیم» در زبان فارسی به معنی «چادر» یا «خیمه» است و در نوشتار و گفتار میتوان از آن به صورتهای مختلف استفاده کرد. در ادامه به برخی از قواعد مرتبط با این کلمه و نگارش آن اشاره میکنم:
-
نحوه نوشتار: کلمه «خیم» به طور صحیح به همین صورت نوشته میشود. توجه داشته باشید که به کار بردن حروف بزرگ و کوچک باید طبق قواعد نگارشی رعایت شود.
-
تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت «خَیم» با هجای باز و واضح است.
-
کاربرد: این کلمه معمولاً در متون ادبی، تاریخ، و مباحث مربوط به زندگی کوچنشینی و اقامتگاههای موقت استفاده میشود.
-
صرف و نحوه استفاده در جملات:
- خیم به عنوان اسم: «در زیر خیم نشسته بودیم.»
- خیم در ترکیبهای دیگر: «خیمنشینی» به معنی زندگی در خیمه.
- نکات نگارشی:
- در صورت استفاده از «خیم» در متنهای نوشتاری، حتماً باید به استفاده درست از نشانهها و علامتهای نگارشی توجه شود.
- در نوشتار رسمی، از آوردن علائم نگارشی قبل و بعد از کلمه «خیم» با توجه به ساختار جمله خودداری نکنید.
با رعایت این نکات، میتوانید به طور مؤثر از کلمه «خیم» در نوشتهها و گفتارهای خود استفاده کنید.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
- در دل جنگل، ما یک خیمه بزرگ برپا کردیم تا در سایهاش از گرما استراحت کنیم.
- در شب هنگام، نور آتش در کنار خیمه، فضایی دلنشین و گرم ایجاد کرده بود.
- بدنبال یک روز پرماجرا، دوستانم در خیمه دور هم جمع شدند و داستانهای جالبی را به اشتراک گذاشتند.