دارا
licenseمعنی کلمه دارا
معنی واژه دارا
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- توانگر، ثروتمند، غني، مالك، منعم 2- حائز، ذي حق | ||
متضاد | ندار | ||
انگلیسی | wealthy, fraught, well-fixed, well-heeled, endowment, possessor, dara | ||
عربی | ثري، غني، موسر، مثر | ||
ترکی | dara | ||
فرانسوی | dara | ||
آلمانی | dara | ||
اسپانیایی | dara | ||
ایتالیایی | dara | ||
مرتبط | پولدار، غنی، دولتمند، مملو، پر، بار شده، خوب تثبیت شده، موهبت، اعطا، متصرف، مالک | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "دارا" در زبان فارسی به عنوان یک اسم یا صفت به کار میرود و به معنای "باهر" یا "صاحب" است. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه را توضیح میدهم:
با رعایت این نکات میتوان به خوبی از کلمه "دارا" در نگارش فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | دارا | ||
معادل ابجد | 206 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | dārā | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [پهلوی: dārāk] | ||
مختصات | (ص فا.) | ||
آواشناسی | dArA | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دارا | ||
پخش صوت |
دارنده ، چيزدار، ثروتمند کلمه "دارا" در زبان فارسی به عنوان یک اسم یا صفت به کار میرود و به معنای "باهر" یا "صاحب" است. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه را توضیح میدهم: کاربرد به عنوان صفت: "دارا" میتواند به عنوان صفت در متون استفاده شود. مثلاً: کاربرد به عنوان اسم: "دارا" همچنین میتواند به عنوان اسم نیز به کار برود و به شخصی اشاره کند که دارای ویژگیهای خاصی است. مثلاً: نکات نوشتاری: تطابق جمع و مفرد: در جایی که "دارا" برای اشاره به جمعی از افراد به کار میرود، باید دقت کرد که پسوند مناسب جمع به کار برده شود. مثلاً: با رعایت این نکات میتوان به خوبی از کلمه "دارا" در نگارش فارسی استفاده کرد.
1- توانگر، ثروتمند، غني، مالك، منعم
2- حائز، ذي حق
ندار
wealthy, fraught, well-fixed, well-heeled, endowment, possessor, dara
ثري، غني، موسر، مثر
dara
dara
dara
dara
dara
پولدار، غنی، دولتمند، مملو، پر، بار شده، خوب تثبیت شده، موهبت، اعطا، متصرف، مالک