درست شدن
license
98
1667
100
معنی کلمه درست شدن
معنی واژه درست شدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | get up, right, being right | ||
عربی | نهض، تسلق، ابتكر، تقدم، بكر، وقف، قام، إنتفض قائما، إنتصب واقفا، استيقظ | ||
مرتبط | بلند شدن، برخاستن، خاستن، پاگردیدن، درست کردن، اصلاح کردن، دفع ستم کردن از، قائم نگاداشتن | ||
واژه | درست شدن | ||
معادل ابجد | 1018 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی درست شدن | ||
پخش صوت |
آماده و مهيا شدن
get up, right, being right
نهض، تسلق، ابتكر، تقدم، بكر، وقف، قام، إنتفض قائما، إنتصب واقفا، استيقظ
بلند شدن، برخاستن، خاستن، پاگردیدن، درست کردن، اصلاح کردن، دفع ستم کردن از، قائم نگاداشتن