دره
licenseمعنی کلمه دره
معنی واژه دره
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | تنگ، دروا | ||
انگلیسی | valley, vale, mote, dene | ||
عربی | واد، غور، الوادي | ||
ترکی | vadi | ||
فرانسوی | vallée | ||
آلمانی | schlucht | ||
اسپانیایی | valle | ||
ایتالیایی | valle | ||
مرتبط | وادی، گودی، جلگه، میانکوه، شیار، جهان خاکی، مجرای کوچک، دنیا، زمین، بدرود، ریزه، خرده، خال، نقطه، اتم، دهکده | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "دره" یکی از واژههای فارسی است و به معنای شکاف یا فرورفتگی بین کوهها و تپهها به کار میرود. در نوشتن و استفاده از این کلمه، چند نکتهی نگارشی و قواعد مربوط به آن وجود دارد:
با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "دره" در نوشتهها و گفتمانهای خود استفاده کنید. | ||
واژه | دره | ||
معادل ابجد | 209 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | dorre | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: درَّة] [قدیمی] | ||
مختصات | (دِ رَ) [ ع . دِرّة ] (اِ.) | ||
آواشناسی | darre | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی دره | ||
پخش صوت |
راه ميان دو کوه ، کلمه "دره" یکی از واژههای فارسی است و به معنای شکاف یا فرورفتگی بین کوهها و تپهها به کار میرود. در نوشتن و استفاده از این کلمه، چند نکتهی نگارشی و قواعد مربوط به آن وجود دارد: نقطهگذاری: دره به معنای یک مکان است و معمولاً به صورت مستقل در جملات به کار میرود. اگر در جملات ترکیبی مثل "درهای زیبا" استفاده شود، معمولاً به عنوان یک صفت به کار میرود. نکات املایی: کلمه "دره" به زبان فارسی بدون هیچگونه حرکتی و با املای مشخص نوشته میشود. توجه کنید که املای آن "دره" است و نباید به صورت "دریه" یا "داره" نوشته شود. تلفظ: تلفظ صحیح این کلمه "dæræ" است و در گفتار باید به این نکته توجه شود که "ر" در آن به صورت واضح و مشخص بیان شود. جمعسازی: جمع "دره" به صورت "درهها" است. این جمع به راحتی در جملات مختلف قابل استفاده است. با رعایت این نکات، میتوانید به درستی از کلمه "دره" در نوشتهها و گفتمانهای خود استفاده کنید.
زمين دراز و کشيده ميان دو رشته کوه
تنگ، دروا
valley, vale, mote, dene
واد، غور، الوادي
vadi
vallée
schlucht
valle
valle
وادی، گودی، جلگه، میانکوه، شیار، جهان خاکی، مجرای کوچک، دنیا، زمین، بدرود، ریزه، خرده، خال، نقطه، اتم، دهکده