رسالت
licenseمعنی کلمه رسالت
معنی واژه رسالت
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ماموريت، مسوليت، وظيفه 2- پيام آوري، پيغامبري، پيغمبري، نبوت، وخشوري 3- ايلچي گري، سفارت | ||
انگلیسی | prophecy, apostolate | ||
عربی | نبوءة، نبوة، بشر، كشف المستقبل، وحي الهي، تكهن، تخمين | ||
ترکی | kehanet | ||
فرانسوی | prophétie | ||
آلمانی | prophezeiung | ||
اسپانیایی | profecía | ||
ایتالیایی | profezia | ||
مرتبط | پیش گویی، ابلاغ، غیب گویی، مقام یا شغل پاپ، رهبری | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "رسالت" در زبان فارسی به معنای وظیفه، ماموریت یا مسئولیتی است که فرد یا گروهی به عهده دارد. در استفاده از این کلمه، رعایت برخی از قواعد نگارشی و زبانی میتواند به بهبود متن کمک کند:
با رعایت این نکات و قواعد، میتوانید استفاده بهتری از کلمه "رسالت" در متون فارسی داشته باشید. | ||
واژه | رسالت | ||
معادل ابجد | 691 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | resālat | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: رسالة و رَسالة، جمع: رسائل و رسالات] | ||
مختصات | (رِ لَ) [ ع . ] | ||
آواشناسی | resAlat | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی رسالت | ||
پخش صوت |
پيغام بردن کلمه "رسالت" در زبان فارسی به معنای وظیفه، ماموریت یا مسئولیتی است که فرد یا گروهی به عهده دارد. در استفاده از این کلمه، رعایت برخی از قواعد نگارشی و زبانی میتواند به بهبود متن کمک کند: نوشتار صحیح: کلمه "رسالت" باید به صورت صحیح و با رعایت قواعد املایی نوشته شود. جملات مربوطه: زمانی که کلمه "رسالت" را در جمله به کار میبرید، بهتر است با جملاتی مرتبط و واضح از آن استفاده کنید. به عنوان مثال: "رسالت معلمان آموزش و تربیت نسل آینده است." به کارگیری در متون رسمی: این کلمه معمولاً در متون رسمی و ادبیاتی خاص به کار میرود. از آن در مباحث علمی، اجتماعی یا مذهبی میتوان استفاده کرد. استفاده از مترادفها: در صورتی که لازم است، میتوانید از مترادفهایی مانند "وظیفه" یا "ماموریت" نیز استفاده کنید تا تنوع متنی بیشتری ایجاد کنید. با رعایت این نکات و قواعد، میتوانید استفاده بهتری از کلمه "رسالت" در متون فارسی داشته باشید.
1- ماموريت، مسوليت، وظيفه
2- پيام آوري، پيغامبري، پيغمبري، نبوت، وخشوري
3- ايلچي گري، سفارت
prophecy, apostolate
نبوءة، نبوة، بشر، كشف المستقبل، وحي الهي، تكهن، تخمين
kehanet
prophétie
prophezeiung
profecía
profezia
پیش گویی، ابلاغ، غیب گویی، مقام یا شغل پاپ، رهبری