روزگار
licenseمعنی کلمه روزگار
معنی واژه روزگار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- اوقات، ايام، دوره، زمان، زمانه، ساعت، عمر، عهد، وقت 2- جهان، دنيا، دهر، گيتي | ||
انگلیسی | time, period, condition, the day | ||
عربی | وقت، مرة، توقيت، فترة، زمن، مدة، موعد، زمان، ساعة، عهد، عصر، أوان، موسم، الساعات التي قضاها، قاس الوقت | ||
ترکی | zaman | ||
فرانسوی | temps | ||
آلمانی | zeit | ||
اسپانیایی | tiempo | ||
ایتالیایی | tempo | ||
مرتبط | مدت، موقع، عصر، مرحله، وضعیت، شرط، حالت، حال، چگونگی | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «روزگار» در زبان فارسی به معنای دوران و زمان است و در نوشتار و گفتار با قواعد خاص خود به کار میرود. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنیم:
به طور کلی، این کلمه جزو واژههای رایج و متداول در زبان فارسی است و میتواند در متون مختلف به شیوههای گوناگون به کار رود. | ||
واژه | روزگار | ||
معادل ابجد | 434 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | ruz[e]gār | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: rōčkār] | ||
مختصات | (زِ) [ په . ] (اِمر.) | ||
آواشناسی | ruzegAr | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی روزگار | ||
پخش صوت |
ايام، زمان، وقت، مدت کلمه «روزگار» در زبان فارسی به معنای دوران و زمان است و در نوشتار و گفتار با قواعد خاص خود به کار میرود. در اینجا به برخی از نکات نگارشی و قواعد مربوط به این کلمه اشاره میکنیم: نقطهگذاری: کلمه «روزگار» معمولاً در وسط جمله به صورت معمولی نوشته میشود و نیازی به نقطهگذاری خاصی ندارد. نحو: این کلمه میتواند به عنوان نام (اسم) در جملات استفاده شود و معمولاً در ترکیب با صفات یا افعال به کار میرود. مثلاً: «روزگار خوبی است» یا «روزگار سختی را گذراندیم». شیوهی تلفظ: کلمه «روزگار» معمولاً با هجی /ruzɡɑːr/ تلفظ میشود. ترکیبات: این کلمه میتواند به صورت ترکیبی نیز به کار رود، مانند «روزگار قدیم» یا «روزگار جدید». قید زمان: در جملاتی که به زمان اشاره دارند، «روزگار» میتواند به عنوان قید زمان نیز مورد استفاده قرار گیرد. مثل: «در روزگار ما، فناوری بسیار پیشرفت کرده است.» به طور کلی، این کلمه جزو واژههای رایج و متداول در زبان فارسی است و میتواند در متون مختلف به شیوههای گوناگون به کار رود.
1- اوقات، ايام، دوره، زمان، زمانه، ساعت، عمر، عهد، وقت
2- جهان، دنيا، دهر، گيتي
time, period, condition, the day
وقت، مرة، توقيت، فترة، زمن، مدة، موعد، زمان، ساعة، عهد، عصر، أوان، موسم، الساعات التي قضاها، قاس الوقت
zaman
temps
zeit
tiempo
tempo
مدت، موقع، عصر، مرحله، وضعیت، شرط، حالت، حال، چگونگی