زائد
licenseمعنی کلمه زائد
معنی واژه زائد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | waste, superfluous, redundant, extra, surplus, unneeded, useless, further, intercalary, supererogatory, remain | ||
عربی | هدر، نفاية، تبديد، ضياع، قفر، امتداد زمني لا نهائي، فساد تدريجي، الحتات المجترف، فتاتع الصخور، مهمل، خرب، قاحل، مجدب، مهدم، بدد، بذر، تبعثر، بفسد تدريجيا، أضعف، تضاءل، أضاع سدى، يضيع | ||
ترکی | gereksiz | ||
فرانسوی | redondant | ||
آلمانی | überflüssig | ||
اسپانیایی | redundante | ||
ایتالیایی | ridondante | ||
مرتبط | باطله، زیادی، اطناب امیز، افزونه، مفرط، دارای اطناب، فاضل، اضافی، بسیار، بزرگ، یدکی، بیش از حد نصاب، بی فایده، غیر قابل استفاده، بیهوده، بی مصرف، بلا استفاده، بیشتر، بعدی، دیگر، جلوتر، مجدد، کبیسه، اندر جاه، افزوده، نافله، بیش از حد لزوم، وابسته به بسپردازی، زیاد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "زائَد" در زبان فارسی به معنای اضافی، غیرضروری یا فرادستی است و در بسیاری از متون و جملات مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مناسب آن، برخی از قواعد نگارشی و گرامری به شرح زیر است:
استفاده صحیح از کلمه "زائد" و رعایت قواعد نگارشی به بهبود کیفیت نوشتار کمک میکند. | ||
واژه | زائد | ||
معادل ابجد | 13 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | zā'(y)ed | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] ‹زاید› | ||
آواشناسی | zA'ed | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی زائد | ||
پخش صوت |
زياد شوند، اضافه کلمه "زائَد" در زبان فارسی به معنای اضافی، غیرضروری یا فرادستی است و در بسیاری از متون و جملات مورد استفاده قرار میگیرد. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مناسب آن، برخی از قواعد نگارشی و گرامری به شرح زیر است: نحوه نوشتار: کلمه "زائد" باید به صورت صحیح و با املای درست نوشته شود. املای نادرست ممکن است به تغییر معنی جمله منجر شود. جایگاه در جمله: این کلمه میتواند به عنوان صفت یا اسم در جمله استفاده شود. به عنوان مثال: عدم تکرار: در جملات، از تکرار بیمورد کلمه "زائد" خودداری کنید. استفاده مناسب از آن به افزایش فصاحت و بلاغت جمله کمک میکند. توجه به سیاق جمله: در برخی موارد، ممکن است کلمه "زائد" در جملات علمی یا رسمی بیشتر کاربرد داشته باشد. بنابراین توجه به سیاق و نوع متن بسیار مهم است. استفاده صحیح از کلمه "زائد" و رعایت قواعد نگارشی به بهبود کیفیت نوشتار کمک میکند.
waste, superfluous, redundant, extra, surplus, unneeded, useless, further, intercalary, supererogatory, remain
هدر، نفاية، تبديد، ضياع، قفر، امتداد زمني لا نهائي، فساد تدريجي، الحتات المجترف، فتاتع الصخور، مهمل، خرب، قاحل، مجدب، مهدم، بدد، بذر، تبعثر، بفسد تدريجيا، أضعف، تضاءل، أضاع سدى، يضيع
gereksiz
redondant
überflüssig
redundante
ridondante
باطله، زیادی، اطناب امیز، افزونه، مفرط، دارای اطناب، فاضل، اضافی، بسیار، بزرگ، یدکی، بیش از حد نصاب، بی فایده، غیر قابل استفاده، بیهوده، بی مصرف، بلا استفاده، بیشتر، بعدی، دیگر، جلوتر، مجدد، کبیسه، اندر جاه، افزوده، نافله، بیش از حد لزوم، وابسته به بسپردازی، زیاد