زاد
licenseمعنی کلمه زاد
معنی واژه زاد
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- توشه، خوراك، ره توشه، زادراه، قوت لايموت 2- فرزند 3- عمر | ||
انگلیسی | born, offspring, child, bad | ||
عربی | مولود، مولود بالفطرة، وُلِدّ | ||
ترکی | zad | ||
فرانسوی | zad | ||
آلمانی | zad | ||
اسپانیایی | zad | ||
ایتالیایی | zad | ||
مرتبط | متولد، مولد، زاییده شده، مولود، طبیعی، زاده، سلاله، کودک، بچه، طفل، خردسال، زادن | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "زاد" به معنای "زاده" یا "زایش" است و به طور عمومی در متون فارسی به کار میرود. این کلمه میتواند در زمینههای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا به چند نکته نگارشی و قواعد استفاده از این کلمه اشاره میکنیم:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "زاد" به نحو مؤثری در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | زاد | ||
معادل ابجد | 12 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | zād | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (صفت) [مخففِ زاده] | ||
مختصات | (شُ دَ) (مص ل .) | ||
آواشناسی | zAd | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی زاد | ||
پخش صوت |
زائيدن، مخفف زاده ، فرزند کلمه "زاد" به معنای "زاده" یا "زایش" است و به طور عمومی در متون فارسی به کار میرود. این کلمه میتواند در زمینههای مختلفی مورد استفاده قرار گیرد. در اینجا به چند نکته نگارشی و قواعد استفاده از این کلمه اشاره میکنیم: نوشتار صحیح: کلمه "زاد" باید به صورت صحیح و بدون اشتباهات نگارشی نوشته شود. تلفظ: تلفظ این کلمه به صورت [zād] است و باید در گفتار و نوشتار به درستی بیان شود. ترکیب با دیگر کلمات: "زاد" میتواند در ترکیب با دیگر کلمات به کار رود (مانند زادگاه، زادخواری و ...) و مفهوم جدیدی ایجاد کند. استفاده در جملات: میتوان این کلمه را در جملات به کار برد. مثلاً: "او در زادگاه خود باقی ماند." با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "زاد" به نحو مؤثری در نوشتار و گفتار خود استفاده کنید.
1- توشه، خوراك، ره توشه، زادراه، قوت لايموت
2- فرزند
3- عمر
born, offspring, child, bad
مولود، مولود بالفطرة، وُلِدّ
zad
zad
zad
zad
zad
متولد، مولد، زاییده شده، مولود، طبیعی، زاده، سلاله، کودک، بچه، طفل، خردسال، زادن