آبی
licenseمعنی کلمه آبی
معنی واژه آبی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ارزق، كبود، لاجورد، نيلگون 2- بحري، دريايي 3- آبزي 4- خالو، دايي 5- | ||
متضاد | ديمي، ديم 1- خشكي 2- هوازي | ||
انگلیسی | blue,watery | ||
عربی | أزرق، كئيب، بذيء، ضارب إلى الزرقة، مورث كآبة، مرتد ثوب، اللون الأزرق، سماء، بحر، جورب أزرق، صبغ أزرق | ||
ترکی | mavi | ||
فرانسوی | bleu | ||
آلمانی | blau | ||
اسپانیایی | azul | ||
ایتالیایی | blu | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "آبی" در زبان فارسی به رنگ آسمانی اشاره دارد و به عنوان یک صفت استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود:
با رعایت این موارد، میتوان به درستی از کلمه "آبی" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | آبی | ||
معادل ابجد | 13 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | 'ābi | ||
نقش دستوری | صفت | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (ص . اِ.) | ||
آواشناسی | 'Abi | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی آبی | ||
پخش صوت |
برنگ آب،کبود،ازرق،نيلي،نيلگون،نيلوفري کلمه "آبی" در زبان فارسی به رنگ آسمانی اشاره دارد و به عنوان یک صفت استفاده میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میشود: نحوهی نوشتار: "آبی" به صورت جدا و با استفاده از حرف "آ" و یای مضاف نوشته میشود. جنس و تعداد: "آبی" به عنوان صفت، میتواند هم در جنس مذکر (مثلاً "آبی" برای یک نام ذکر شده) و هم در جنس مؤنث (مثلاً "آبی" برای یک نام مؤنث) به کار برود و در حالت جمع به "آبیها" تغییر میکند. قید و صفت: "آبی" به عنوان صفت به کار میرود و میتواند برای توصیف اسمها (مانند آبی آسمان، آبی دریا و ...) استفاده شود. همچنین میتواند به صورت قید استفاده شود (مثلاً "او به رنگ آبی علاقه دارد"). نقشهای نحوی: "آبی" ممکن است به عنوان صفت متصل به اسم، یا در جملات توصیفی به کار رود. مثلاً در جمله: استفاده در اصطلاحات و ترکیبات: "آبی" میتواند در ترکیب با دیگر کلمات، اصطلاحات جدیدی را ایجاد کند. مثلاً "آبی دریا" یا "آبی روشن". با رعایت این موارد، میتوان به درستی از کلمه "آبی" در نوشتار و گفتار فارسی استفاده کرد.
(صفت) -1 منسوب به آب : آبي و خاکي و
بادي و آتشي . يا بروج آبي يا زراعت آبي .
زراعتي که بوسيله ء آبياري از آن محصول
بردارند مقابل ديم ديمي . ياساعت
آبي . يا مثلثه ء آبي برجهاي سرطان عقرب
و حوت . - 2 گياه ياجانوراني که درآب
زيست کند مقابل خاکي بري : نباتات
آبي . - 3 آنکه با چرخ وارابه آب بخانه ها
رساند . - 4 (اسم) يکي از سه رنگ اصلي
(زرد قرمز آبي) که رنگهاي ديگراز
آنها ترکيب ميشود . - 5 به سفرجل .
- 6 قسمتي انگور که دانه هايظن مدور و
پوستش سخت است و از غوره ء آن گله
ترشي سازند.
(صفت اسم) برادر مادر خال خالو.
(صفت) منسوب به آبه (آوه) از
مردم آبه .
1- ارزق، كبود، لاجورد، نيلگون
2- بحري، دريايي
3- آبزي
4- خالو، دايي
5-
ديمي، ديم
1- خشكي
2- هوازي
blue,watery
أزرق، كئيب، بذيء، ضارب إلى الزرقة، مورث كآبة، مرتد ثوب، اللون الأزرق، سماء، بحر، جورب أزرق، صبغ أزرق
mavi
bleu
blau
azul
blu