جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
×
رویداد ها - امتیازات
برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.
معنی: خاک، ارض، سطح کره که زير پاي ما است 1- ارض، اقليم، بوم، سرزمين، مرزوبوم
2- حد، مرز
3- تراب، ثري، خاك، گل
4- بر، خشكي
5- ملك land, ground, earth, field, soil, terrain, globe, territory, terrene, acre, glebe, domain, vale, zone, the earth أرض، قطعة أرض، بلد، يابسة، منطقة، بر، دولة، تهبط الطائرة، قطر، تهبط، تحط، نزل إلي اليابسة، هبط على سطح القمر، صاد، ترسو السفينة عند الشاطئ، وقع، تهبط الطائرة إضراريا dünya la terre die erde la tierra la terra سرزمین، خشکی، خاک، دیار، زمینه، پایه، میدان، اساس، کره زمین، سطح زمین، دنیای فانی، سکنه زمین، مزرعه، رشته، عرصه، صحرا، کشور، نوع زمین، ناحیه، کره، گوی، حباب، کره خاک، قطره، قلمرو، خطه، زمین وقف، دامنه، حوزه، ملک، دایره، دره، جهان خاکی، مجرای کوچک، دنیا، بدرود، منطقه، بخش
... ادامه
412|0
مترادف:1- ارض، اقليم، بوم، سرزمين، مرزوبوم
2- حد، مرز
3- تراب، ثري، خاك، گل
4- بر، خشكي
5- ملك
land|ground , earth , field , soil , terrain , globe , territory , terrene , acre , glebe , domain , vale , zone , the earth
ترکی
dünya
فرانسوی
la terre
آلمانی
die erde
اسپانیایی
la tierra
ایتالیایی
la terra
عربی
أرض|قطعة أرض , بلد , يابسة , منطقة , بر , دولة , تهبط الطائرة , قطر , تهبط , تحط , نزل إلي اليابسة , هبط على سطح القمر , صاد , ترسو السفينة عند الشاطئ , وقع , تهبط الطائرة إضراريا
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)
کلمه "زمین" در زبان فارسی از نظر قواعد نگارشی و زبانی نکات خاصی دارد که به شرح زیر است:
نوشتار صحیح: کلمه "زمین" باید به همین شکل نوشته شود و از نوشتن به شکلهای نادرست و غلط اجتناب کرد.
تلفظ: این کلمه به صورت "zamīn" تلفظ میشود. به جای اعرابگذاری، معمولاً در متنهای غیر رسمی، میتوان آن را به سادگی نوشت.
نقش در جمله: "زمین" میتواند در جمله به عنوان اسم، فاعل، مفعول یا مکمل استفاده شود. مثلاً:
زمین سبز است. (فاعل)
ما روی زمین راه میرویم. (مفعول)
جمع: جمع "زمین" به صورت "زمینها" نوشته میشود.
مثال: زمینها بسیار حاصلخیز هستند.
کاربردها:
"زمین" به معنای سطح مشخصی از کره زمین.
"زمین" در اصطلاحات مختلف مانند "زمین بازی"، "زمین کشاورزی" و ... نیز به کار میرود.
مفاهیم مرتبط: کلمه "زمین" ممکن است با کلمات دیگری مثل "آسمان"، "هوا" و "محیط زیست" به کار برود و در متون ادبی، علمی و جغرافیایی بسیار مورد استفاده قرار گیرد.
نکات نگارشی: در نوشتار رسمی باید به قواعد نگارشی توجه کرد و از جملات کوتاه و شفاف استفاده کرد.
این نکات میتوانند در استفاده صحیح و بهجا از کلمه "زمین" در نوشتار فارسی کمک کنند.
مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
البته! در اینجا چند مثال برای استفاده از کلمه "زمین" در جملات مختلف آورده شده است:
زمین زیر پای او نرم و سبز بود و حس خوبی به او میداد.
کشاورزان برای بهبود محصول خود به زمین کود میزنند.
در شبهای صاف، میتوان ستارهها را به وضوح در آسمان و روی زمین دید.
بارانها زمین را خیس کرده و گیاهان را زنده کرده است.
زمینلرزهای قوی شهر را تکان داد و خسارات زیادی به بار آورد.
اگر نیاز به مثالهای بیشتری دارید، خوشحال میشوم کمک کنم!
فرهنگ فارسی هوشیار
واژگان مرتبط: سرزمین، خشکی، خاک، دیار، زمینه، پایه، میدان، اساس، کره زمین، سطح زمین، دنیای فانی، سکنه زمین، مزرعه، رشته، عرصه، صحرا، کشور، نوع زمین، ناحیه، کره، گوی، حباب، کره خاک، قطره، قلمرو، خطه، زمین وقف، دامنه، حوزه، ملک، دایره، دره، جهان خاکی، مجرای کوچک، دنیا، بدرود، منطقه، بخش