ساده تن
licenseمعنی کلمه ساده تن
معنی واژه ساده تن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | simple | ||
عربی | بسيط، سهل، جاهل، عادي، ساذج، مغفل، غير معقد، برئ، وضيع المولد، عقار نباتي بسيط، شخص أبله، نبتة طبية | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "تن" در زبان فارسی به معانی مختلفی از جمله "بدن" یا "فرد" به کار میرود. این کلمه همچنین در ترکیبات و اصطلاحات مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شدهاست:
این نکات به شما کمک میکند که در استفاده از کلمه "تن" در نگارش خود دقت بیشتری داشته باشید. | ||
واژه | ساده تن | ||
معادل ابجد | 520 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
نوع | صفت | ||
مختصات | ( ~ . تَ) (ص مر.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ساده تن | ||
پخش صوت |
- 1 آنکه تن ساده و صاف دارد کلمه "تن" در زبان فارسی به معانی مختلفی از جمله "بدن" یا "فرد" به کار میرود. این کلمه همچنین در ترکیبات و اصطلاحات مختلف مورد استفاده قرار میگیرد. در اینجا برخی از قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه آورده شدهاست: نقطهگذاری: در جملاتی که "تن" به عنوان اسم به کار میرود، باید به نکات نگارشی مانند نقطهگذاری و استفاده از ویرگول و نقطه پایان توجه کرد. مثلاً: "او با تن سالم به منزل برگشت." استفاده در ترکیبات: "تن" میتواند در ترکیب با دیگر کلمات استفاده شود، مانند "تنور"، "تنیس" و ... . در این صورت باید به ضوابط نوشتاری ترکیبها توجه کرد. قید و صفت: اگر "تن" در حال توصیف باشد (به عنوان مثال "تن ضعیف" یا "تن سالم")، باید به ترتیب قید و صفت و جایگاه آنها در جمله توجه کنیم. جمع بستن: "تن" به عنوان اسم برای جمع نیز به کار میرود که به صورت "تَنها" نوشته میشود. این نکات به شما کمک میکند که در استفاده از کلمه "تن" در نگارش خود دقت بیشتری داشته باشید.
پاکيزه تن . - 2 امرد بيريش .
simple
بسيط، سهل، جاهل، عادي، ساذج، مغفل، غير معقد، برئ، وضيع المولد، عقار نباتي بسيط، شخص أبله، نبتة طبية