ارغنون
licenseمعنی کلمه ارغنون
معنی واژه ارغنون
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | ارغون، ارگ، ساز | ||
انگلیسی | organ,harmonium | ||
عربی | عضو، أرغن، جريدة، الأرغن آلة موسيقية، الناطق الرسمي، لسان حال | ||
ترکی | organ | ||
فرانسوی | organe | ||
آلمانی | organ | ||
اسپانیایی | organo | ||
ایتالیایی | organo | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "ارغنون" در زبان فارسی به معنای ساز موسیقی یا به طور کلی به معنای چیزی که به نشاط و شادی مربوط است، به کار میرود. این کلمه به دلیل ساختار و نوع کاربردش در متون ادبی و موسیقیایی، قواعد خاصی را در نگارش و استفاده از خود دارد. در زیر چند نکته کلیدی مربوط به قواعد فارسی و نگارشی برای کلمه "ارغنون" ارائه میشود:
بدین ترتیب، استفاده صحیح و نگارش درست کلمه "ارغنون" میتواند به ارتقای کیفیت متون ادبی و فرهنگی کمک کند. | ||
واژه | ارغنون | ||
معادل ابجد | 1307 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
تلفظ | 'arqanun | ||
نوع | اسم | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [معرب، مٲخوذ از یونانی] ‹ارغنن، ارغون، ارغن› (موسیقی) [قدیمی] | ||
مختصات | (اَ غَ) [ معر - یو. ] ( اِ.) | ||
آواشناسی | 'arqanun | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ارغنون | ||
پخش صوت |
- 1 سازهايي ذوات اوتار و کلمه "ارغنون" در زبان فارسی به معنای ساز موسیقی یا به طور کلی به معنای چیزی که به نشاط و شادی مربوط است، به کار میرود. این کلمه به دلیل ساختار و نوع کاربردش در متون ادبی و موسیقیایی، قواعد خاصی را در نگارش و استفاده از خود دارد. در زیر چند نکته کلیدی مربوط به قواعد فارسی و نگارشی برای کلمه "ارغنون" ارائه میشود: نقطهگذاری: در متون ادبی، میتوانید از "ارغنون" به تنهایی یا در ترکیب با جملات دیگر استفاده کنید. در این حالت، توجه به نقاط پایانی جملات (نقطه، ویرگول و غیره) اهمیت دارد. اگر "ارغنون" در وسط جمله قرار گیرد، باید از ویرگول برای تفکیک استفاده کرد. حروف بزرگ: در نوشتار رسمی، کلمات خاص مانند نام اشخاص، مکانها، یا عنوانها معمولاً با حرف بزرگ آغاز میشوند. "ارغنون" به عنوان یک کلمه عمومی نیازی به حرف بزرگ ندارد، مگر اینکه در ابتدای جمله باشد. ترکیب کلمات: "ارغنون" میتواند در ترکیب با واژههای دیگر به کار رود. بهعنوان مثال، "ارغنون شادی"، "صداى ارغنون" و غیره. در این مواقع، باید به قواعد ترکیب واژهها و نحوه چگونگی تطابق آنها با یکدیگر توجه داشته باشید. نحو جملات: در استفاده از "ارغنون" در جملات، به ساختار نحوی جملات توجه کنید. به عنوان مثال: "صدای ارغنون در کوچه طنینانداز شده است" یا "او به نواختن ارغنون مشغول است". بدین ترتیب، استفاده صحیح و نگارش درست کلمه "ارغنون" میتواند به ارتقای کیفیت متون ادبی و فرهنگی کمک کند.
سازهايي که از تعداد زيادي لوله تشکيل شده
و هوا را با واسطه داخل آن لوله ها
دمند . - 2 سازيست که يونانيان و روميان
مينواختند ارگ - 3 سازيست که خالي
باشد بچرم کشيده و بر آن رودها بندند و
آن سابقا مربع بوده مشابه صندوق ارغنن .
ارغون، ارگ، ساز
organ,harmonium
عضو، أرغن، جريدة، الأرغن آلة موسيقية، الناطق الرسمي، لسان حال
organ
organe
organ
organo
organo