سکه زدن
license
98
1667
100
معنی کلمه سکه زدن
معنی واژه سکه زدن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- ضرب كردن 2- رونق بخشيدن، پررونق كردن 3- كارشايان كردن | ||
انگلیسی | coin, mint, stamp | ||
مرتبط | اختراع و ابداع کردن، اختراع کردن، جعل کردن، ضرب کردن، مهر و موم کردن، مهر زدن، نشان دار کردن، کلیشه زدن، نقش بستن | ||
واژه | سکه زدن | ||
معادل ابجد | 146 | ||
تعداد حروف | 6 | ||
مختصات | ( ~ . زَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سکه زدن | ||
پخش صوت |
دانگ زدن
(مصدر) فلزي را به صورت مسکوک در
آوردن ضرب کردن .
1- ضرب كردن
2- رونق بخشيدن، پررونق كردن
3- كارشايان كردن
coin, mint, stamp
اختراع و ابداع کردن، اختراع کردن، جعل کردن، ضرب کردن، مهر و موم کردن، مهر زدن، نشان دار کردن، کلیشه زدن، نقش بستن