سند
licenseمعنی کلمه سند
معنی واژه سند
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1-صفت 2- حرام زاده، سندره، زنازاده، روسپي زاده، ولدالزنا، ناپاك زاده 3- بچه نامشروع | ||
انگلیسی | document, instrument, deed, evidence, title deed, script, act, bill, voucher, forgery, writ, muniment, legal act | ||
عربی | وثيقة، تعليم، وثق، دعم بالوثائق | ||
ترکی | belge | ||
فرانسوی | document | ||
آلمانی | dokumentieren | ||
اسپانیایی | documento | ||
ایتالیایی | documento | ||
مرتبط | مدرک، تمسک، دستاویز، وسیله، اسباب، ادوات، الت، عمل، کردار، کار، فعل، گواه، گواهی، شهادت، خط، متن سند، متن نمایشنامه، دست خط، حروف الفبا، کنش، لایحه، قبض، اسکناس، صورت حساب، هزینه، سند خرج، جعل اسناد، سند جعلی، ساختگی، امضاء سازی، حکم، نوشته، ورقه، وسیله دفاع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سند" در زبان فارسی به معانی مختلفی از جمله مدرک، گواهی، یا نوشتار رسمی اشاره دارد. در قواعد نگارشی و زبانی فارسی، باید به نکات زیر توجه کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "سند" بهطور مؤثری در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | سند | ||
معادل ابجد | 114 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | sanad | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: سَنَدات و اَسناد] | ||
مختصات | (سَ نَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | sanad | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی سند | ||
پخش صوت |
چيزي که به ان اعتماد کنند، کلمه "سند" در زبان فارسی به معانی مختلفی از جمله مدرک، گواهی، یا نوشتار رسمی اشاره دارد. در قواعد نگارشی و زبانی فارسی، باید به نکات زیر توجه کرد: استفاده صحیح از کلمه: کلمه "سند" به عنوان اسم میتواند به تنهایی یا به عنوان جزء یک ترکیب استفاده شود (مثلاً "سند قانونی"، "سند مالکیت"). فاصلهگذاری: در جملهسازی، به فاصلههای لازم بین کلمات توجه کنید. مثلاً "این سند رسمی است." جمع و مفرد: جمع کلمه "سند" در فارسی "اسناد" است. در متنهای رسمی، توجه به جمع و مفرد بودن مهم است. نحوه نوشتن: در نوشتار رسمی، کلمه "سند" باید به درستی و بدون اشتباه املایی نوشته شود. همچنین، در متون حقوقی یا اداری، باید دقت کنید که اصطلاحات به دقت استفاده شوند. نقشهای نحوی: "سند" میتواند به عنوان اسم فاعل و یا مفعول در جملات به کار رود. به عنوان مثال: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "سند" بهطور مؤثری در نوشتار خود استفاده کنید.
نوشته اي که وام يا طلب کسي را معين کند يا مطلبي
را ثابت نمايد
1-صفت
2- حرام زاده، سندره، زنازاده، روسپي زاده، ولدالزنا، ناپاك زاده
3- بچه نامشروع
document, instrument, deed, evidence, title deed, script, act, bill, voucher, forgery, writ, muniment, legal act
وثيقة، تعليم، وثق، دعم بالوثائق
belge
document
dokumentieren
documento
documento
مدرک، تمسک، دستاویز، وسیله، اسباب، ادوات، الت، عمل، کردار، کار، فعل، گواه، گواهی، شهادت، خط، متن سند، متن نمایشنامه، دست خط، حروف الفبا، کنش، لایحه، قبض، اسکناس، صورت حساب، هزینه، سند خرج، جعل اسناد، سند جعلی، ساختگی، امضاء سازی، حکم، نوشته، ورقه، وسیله دفاع