سوراخ
licenseمعنی کلمه سوراخ
معنی واژه سوراخ
| اطلاعات بیشتر واژه | |||
|---|---|---|---|
| مترادف | 1- رخنه، سوفار، شكاف، فرج 2- ترك، ثقبه، ثلمه، روزن، روزنه، منفذ 3- مجرا 4- لانه 5- چاله، حفره، گودال 6- غار، مغاك، نقب 7- بيغوله، گوشه پرت و دور افتاده 8- پستو، سوراخ سمبه 9- مخفيگاه | ||
| انگلیسی | hole,perforation,opening,puncture,bore,orifice,foramen,aperture,mesh,leak,cavity,eyelet,cave,outage,peck,pigeonhole,tap hole,columbarium | ||
| عربی | ثقب، حفرة، فجوة، جحر، بئر، تجويف، كوة، صالة، نقصان، ورطة، شق، فتحة | ||
| ترکی | delik | ||
| فرانسوی | trou | ||
| آلمانی | loch | ||
| اسپانیایی | agujero | ||
| ایتالیایی | buco | ||
| تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "سوراخ" در زبان فارسی به معنای شکاف یا حفره‌ای در یک جسم است. در ادامه به بررسی برخی قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه می‌پردازیم: 1. نحوه‌ی استفاده در جمله:
2. جمع‌سازی:
3. هم‌خانواده‌ها:
4. نیاز به آوردن حرف تعریف:
5. توجه به نگارش:
6. اصطلاحات:
7. سبک نوشتاری:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "سوراخ" به شکل صحیح و مؤثری در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
| واژه | سوراخ | ||
| معادل ابجد | 867 | ||
| تعداد حروف | 5 | ||
| تلفظ | surāx | ||
| نقش دستوری | اسم | ||
| ترکیب | (اسم) ‹سولاخ› | ||
| مختصات | (اِ.) | ||
| آواشناسی | surAx | ||
| الگوی تکیه | WS | ||
| شمارگان هجا | 2 | ||
| منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
| نمایش تصویر | معنی سوراخ | ||
| پخش صوت | |||
منفذ، شکاف، رخنه کلمه "سوراخ" در زبان فارسی به معنای شکاف یا حفره‌ای در یک جسم است. در ادامه به بررسی برخی قواعد و نکات نگارشی مرتبط با این کلمه می‌پردازیم: با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه "سوراخ" به شکل صحیح و مؤثری در نوشتار خود استفاده کنید.
1- رخنه، سوفار، شكاف، فرج
2- ترك، ثقبه، ثلمه، روزن، روزنه، منفذ
3- مجرا
4- لانه
5- چاله، حفره، گودال
6- غار، مغاك، نقب
7- بيغوله، گوشه پرت و دور افتاده
8- پستو، سوراخ سمبه
9- مخفيگاه
hole,perforation,opening,puncture,bore,orifice,foramen,aperture,mesh,leak,cavity,eyelet,cave,outage,peck,pigeonhole,tap hole,columbarium
ثقب، حفرة، فجوة، جحر، بئر، تجويف، كوة، صالة، نقصان، ورطة، شق، فتحة
delik
trou
loch
agujero
buco1. نحوه‌ی استفاده در جمله:
2. جمع‌سازی:
3. هم‌خانواده‌ها:
4. نیاز به آوردن حرف تعریف:
5. توجه به نگارش:
6. اصطلاحات:
7. سبک نوشتاری:
