ازاله
licenseمعنی کلمه ازاله
معنی واژه ازاله
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | پاكسازي، تراشيدن، زايل، زدايش، زدودن، محو، نابود، نيست | ||
انگلیسی | removal, out | ||
عربی | إزالة، نزع، استئصال، طرد، رحيل، تبديد، انتقال، الإزاحة الزاوية، صرف من الخدمة | ||
ترکی | açelya | ||
فرانسوی | azalée | ||
آلمانی | azalee | ||
اسپانیایی | azalea | ||
ایتالیایی | azalea | ||
مرتبط | برداشت، رفع، عزل | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «ازاله» به معنی حذف، رفع، یا برطرف کردن است و در متنهای رسمی و تحقیقی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مرتبط با آن، در زیر به برخی قواعد و نکات نگارشی اشاره میشود:
با رعایت این قواعد، میتوان از کلمه «ازاله» به شکل مؤثر و صحیح استفاده کرد. | ||
واژه | ازاله | ||
معادل ابجد | 44 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'ezāle | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم مصدر) [عربی: ازالَة] ‹ازالت› | ||
مختصات | (اِ لِ) [ ع . ازالة ] (مص م .) | ||
آواشناسی | 'ezAle | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ازاله | ||
پخش صوت |
از بين بردن،نابود کردن کلمه «ازاله» به معنی حذف، رفع، یا برطرف کردن است و در متنهای رسمی و تحقیقی به کار میرود. برای استفاده صحیح از این کلمه و نگارش مرتبط با آن، در زیر به برخی قواعد و نکات نگارشی اشاره میشود: جایگاه کلمه: کلمه «ازاله» معمولاً در جملات به عنوان اسم به کار میرود و میتواند موضوع یا مفعول جمله باشد. برای مثال: «ازاله مشکلات اقتصادی نیاز به برنامهریزی دارد.» هماهنگی با سایر اجزای جمله: وقتی «ازاله» به عنوان اسم به کار میرود، باید با دیگر اجزای جمله از نظر تعداد و جنس (مونث یا مذکر) هماهنگی داشته باشد. استفاده در ترکیبات: میتوان «ازاله» را در ترکیبات و عبارات مختلف به کار برد. مثلاً: «ازاله موانع»، «ازاله خطاها» و غیره. شیوههای نگارشی: در متون رسمی و علمی، لازم است که کلمه «ازاله» با دقت و در مکانی مناسب به کار رود. به کار بردن آن در موضوعات مرتبط با حقوق، سیاست، روانشناسی یا علوم اجتماعی معمول است. با رعایت این قواعد، میتوان از کلمه «ازاله» به شکل مؤثر و صحیح استفاده کرد.
پاكسازي، تراشيدن، زايل، زدايش، زدودن، محو، نابود، نيست
removal, out
إزالة، نزع، استئصال، طرد، رحيل، تبديد، انتقال، الإزاحة الزاوية، صرف من الخدمة
açelya
azalée
azalee
azalea
azalea
برداشت، رفع، عزل