ازاله کردن
licenseمعنی کلمه ازاله کردن
معنی واژه ازاله کردن
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | raise | ||
عربی | رفع، جمع، جمع تبرعات، ربى، نهض، أثار قضية، رفع الستارة، ربى الماشية، رقى، أيقظ، شيد، ضحك، رفع معنوياته، خمر، زور شيكا، زاد المبلغ المراهن عليه، سعل مخرجا البلغم، برز، أنهض، رب، شال، رفع الكأس لإحد، رفع لأعلى، زيادة، ارتفاع، زيادة الرهان، إنعاش، إحياء، مزاد، يرفع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «ازاله کردن» به معنای پاک کردن یا برطرف کردن است و برخی از قواعد نگارشی و زبانی مربوط به آن به شرح زیر است:
با رعایت این نکات، میتوان استفاده مناسبی از «ازاله کردن» در جملات داشت. | ||
واژه | ازاله کردن | ||
معادل ابجد | 318 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی ازاله کردن | ||
پخش صوت |
بيرون راندن دور کردن پاک کردن کلمه «ازاله کردن» به معنای پاک کردن یا برطرف کردن است و برخی از قواعد نگارشی و زبانی مربوط به آن به شرح زیر است: نحو جملات: به طور کلی، «ازاله کردن» میتواند به عنوان یک فعل مورد استفاده قرار بگیرد. برای مثال: «او تصمیم به ازاله کردن این مشکل گرفت.» نقطهگذاری: در جملات، بعد از «ازاله کردن» معمولاً از ویرگول یا نقطه استفاده میشود تا ارتباط معنایی جملات مشخص شود. توافق با فاعل و مفعول: در جملات، باید توجه داشت که فعل «ازاله کردن» با فاعل و مفعول مناسب به کار رود. مانند «او موفق به ازاله کردن موانع شد.» استفاده از حروف اضافه: پس از «ازاله کردن» معمولاً لازم است حروف اضافهای نظیر «از» و «به» استفاده شود. مثلاً: «ازاله کردن مشکلات» یا «ازاله کردن موانع». با رعایت این نکات، میتوان استفاده مناسبی از «ازاله کردن» در جملات داشت.
(مصدر) دور کردن زايل کردن
راندن قلع کردن دفع کردن
بيرون بردن .
raise
رفع، جمع، جمع تبرعات، ربى، نهض، أثار قضية، رفع الستارة، ربى الماشية، رقى، أيقظ، شيد، ضحك، رفع معنوياته، خمر، زور شيكا، زاد المبلغ المراهن عليه، سعل مخرجا البلغم، برز، أنهض، رب، شال، رفع الكأس لإحد، رفع لأعلى، زيادة، ارتفاع، زيادة الرهان، إنعاش، إحياء، مزاد، يرفع