شاه بلوط
licenseمعنی کلمه شاه بلوط
معنی واژه شاه بلوط
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
عربی | كستناء، خشب الكستناء، قسطل، كستنائي اللون، بني محمر | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شاه بلوط" ترکیبی است از دو کلمه "شاه" و "بلوط". در زبان فارسی، "شاه" به معنای بزرگ یا اصلی و "بلوط" به معنای نوعی درخت است. لذا "شاه بلوط" به معنای درخت بزرگ یا مهمی که درخت بلوط است، به کار میرود. قواعد نگارشی:
مثال در جملات:
توجه داشته باشید که در نوشتارهای مختلف ممکن است نوعی از اشتباهات املایی پیش بیاید، پس همواره دقت لازم را داشته باشید. | ||
واژه | شاه بلوط | ||
معادل ابجد | 353 | ||
تعداد حروف | 7 | ||
مختصات | (بَ) (اِمر.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی شاه بلوط | ||
پخش صوت |
درختي است بزرگ و زيبا و داراي برگهاي کلمه "شاه بلوط" ترکیبی است از دو کلمه "شاه" و "بلوط". در زبان فارسی، "شاه" به معنای بزرگ یا اصلی و "بلوط" به معنای نوعی درخت است. لذا "شاه بلوط" به معنای درخت بزرگ یا مهمی که درخت بلوط است، به کار میرود. توجه داشته باشید که در نوشتارهای مختلف ممکن است نوعی از اشتباهات املایی پیش بیاید، پس همواره دقت لازم را داشته باشید.
بيضوي از تيره پياله داران و جزو دسه
بلوط ها از رده دو لپه ييهاي بي گلبرگ .
گلهاي نر و ماده اين گياه بر روي يک
درخت قرار دارند . گلهاي نر آن داراي
پرچمهاي متعدد و گلهاي ماده که هر سه تاي
آن در پياله اي قرار دارند داراي تخمدان
3 تا 6 خانه يي هستند . ميوه اين گياه
در پياله خارداري قرار گرفته است .
شاه بلوط در اکثر اروپا و آسيا از جمله
ايران به فراواني مي رويد . قسمت مورد
استفاده اين درخت پوست و چوب و رگ و ميوه
آن است قسطل قسطانيه کستانه آغاجي
قسطانيه آغاجي طراس بلوطالملک .
يا شاه بلوط آبي . چليم . يا شاه
بلوط اسبي . شاه بلوط هندي . يا شاه بلوط
بري . شاه بلوط هندي . يا شاه بلوط خوک .
شاه بلوط هندي . يا شاه بلوط صحرايي . شاه
بلوط هندي . يا شاه بلوط هندي . گونه اي
شاه بلوط که داراي ميوه هاي درشت تر
و مصرفش مانند شاه بلوط است . ميوه هاي
اين گونه شاه بلوط در اروپا به نام مارون
به بازار عرضه مي شود و به همين جهت اين
گونه شاه بلوط را در اروپا به نام درخت
مارون مي نامند . درخت مذکور به عنوان
زينت نيز کشت مي شود . اصل اين درخت از
هندوستان است قسطنه هندي قسطانه
شاه بلوط بري شاه بلوط صحرايي .
كستناء، خشب الكستناء، قسطل، كستنائي اللون، بني محمرقواعد نگارشی:
مثال در جملات: