اژدها
licenseمعنی کلمه اژدها
معنی واژه اژدها
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اژدر، افعي، ثعبان، ديومار، مار | ||
انگلیسی | dragon, python | ||
عربی | تنين، شخص عنيف، بندقية قصيرة | ||
ترکی | ejderha | ||
فرانسوی | dragon | ||
آلمانی | drachen | ||
اسپانیایی | continuar | ||
ایتالیایی | drago | ||
مرتبط | منظومه دراکو، افعی، غیب گو، اژد | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "اژدها" در زبان فارسی بهعنوان یک اسم و به معنای «موجودی افسانهای و معمولاً بزرگ و خطرناک» شناخته میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود:
امیدوارم این نکات کمک کننده باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم که پاسخگو باشم. | ||
واژه | اژدها | ||
معادل ابجد | 18 | ||
تعداد حروف | 5 | ||
تلفظ | 'ežde(a)hā | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [پهلوی: azidahāka] ‹اژدرها› | ||
مختصات | (اَ دَ) [ اَوِس . ] (اِمر.) | ||
آواشناسی | 'eZdahA | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی اژدها | ||
پخش صوت |
مار خيلي بزرگ کلمه "اژدها" در زبان فارسی بهعنوان یک اسم و به معنای «موجودی افسانهای و معمولاً بزرگ و خطرناک» شناخته میشود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره میشود: نقطهگذاری: اگر کلمه "اژدها" درون جملهای بیفتد، باید به قواعد نقطهگذاری توجه کرد. مثلاً: تلفظ: هنگام نوشتن یا خواندن این کلمه، دقت در تلفظ صحیح آن ضروری است. تلفظ صحیح "اژدها" به شکل «azhdahā» است. قید و صفت: "اژدها" میتواند با صفات و قیدهای مختلف به کار رود. برای مثال: جمع بستن: در زبان فارسی، واژه "اژدها" در صورتی که به جمع برود، معمولاً به شکل "اژدهایان" یا به ندرت "اژدهاها" (که معمول نیست) استفاده میشود. کاربرد در ادبیات: این کلمه در ادبیات فارسی، بهویژه در داستانهای افسانهای و اساطیری، استفاده میشود و مفاهیم عمیقتری را به همراه دارد. استفاده در ترکیبات: میتوان "اژدها" را در ترکیبات مختلف به کار برد، مانند "اژدهای دریایی" یا "اژدهای سپید". امیدوارم این نکات کمک کننده باشد! اگر سوال دیگری دارید، خوشحال میشوم که پاسخگو باشم.
اژدر، افعي، ثعبان، ديومار، مار
dragon, python
تنين، شخص عنيف، بندقية قصيرة
ejderha
dragon
drachen
continuar
drago
منظومه دراکو، افعی، غیب گو، اژد