شوک
licenseمعنی کلمه شوک
معنی واژه شوک
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- صدمه، ضربه، لطمه 2- تشنج، شوكه، منقلب | ||
انگلیسی | thorn, shock | ||
عربی | شوكة، شوك، زعرور شجر شائك | ||
ترکی | şok | ||
فرانسوی | choc | ||
آلمانی | schock | ||
اسپانیایی | choque | ||
ایتالیایی | shock | ||
مرتبط | خار، تیغ، سرتیز | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "شوک" در زبان فارسی به معنای حالت ناگهانی و غافلگیرکنندهای است که ممکن است در اثر یک خبر یا حادثه به وجود آید. این کلمه به طور کلی در متون علمی، پزشکی و روانشناسی استفاده میشود. برای نوشتن و استفاده از این کلمه، میتوانید به نکات زیر توجه کنید:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "شوک" به درستی و به خوبی در نوشتار خود استفاده کنید. | ||
واژه | شوک | ||
معادل ابجد | 326 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | šok | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [فرانسوی: choc] | ||
مختصات | (شَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | Sok | ||
الگوی تکیه | S | ||
شمارگان هجا | 1 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی شوک | ||
پخش صوت |
تکان شديد کلمه "شوک" در زبان فارسی به معنای حالت ناگهانی و غافلگیرکنندهای است که ممکن است در اثر یک خبر یا حادثه به وجود آید. این کلمه به طور کلی در متون علمی، پزشکی و روانشناسی استفاده میشود. برای نوشتن و استفاده از این کلمه، میتوانید به نکات زیر توجه کنید: نگارش صحیح: کلمه را با حالت صحیح آن بنویسید: "شوک". قید و صفت: میتوانید از صفات و قیود مختلف برای توصیف شوک استفاده کنید، مانند: "شوک قوی"، "شوک ناگهانی"، "شوک احساسی". جملهسازی: برای استفاده از کلمه در جملات، به ساختار زیر دقت کنید: توجه به نوع متن: در متون علمی و تخصصی، ممکن است نیاز به توضیح بیشتر درباره مفهوم شوک وجود داشته باشد؛ در این صورت، میتوانید از تعاریف تخصصی استفاده کنید. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "شوک" به درستی و به خوبی در نوشتار خود استفاده کنید.
- 1 خار - 2 سر تيز
فرانسوي تکان سخت
(اسم) - 1 خار . - 2 هر چيز سر تيز
جمع : اشواک .
(اسم) - 1 ضربه شديد تکان سخت .
- 2 حالتي ناگهاني که به شخص عارض شود
و قواي بزرگواري او رو به ضعف گذارد .
1- صدمه، ضربه، لطمه
2- تشنج، شوكه، منقلب
thorn, shock
شوكة، شوك، زعرور شجر شائك
şok
choc
schock
choque
shock
خار، تیغ، سرتیز