صافی
license
98
1667
100
معنی کلمه صافی
معنی واژه صافی
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- خالص 2- بي غش، ناب 3- پاكيزه، زلال، زلالي 4- فيلتر 5- همواري 6- تر شبالا | ||
انگلیسی | filter, smoothness, strainer, colander, leach, purity, clearance, gloss, limpidity, scumble, serenity | ||
عربی | فلتر، مرشح، مصفاة، ترشح، رشح، صفى، منقي | ||
مرتبط | صاف کن، پالونه، همواری، سلاست، بغاز، اب میوه گیر، پالایش کننده، کفگیر، خلوص، پاکی، طهارت، پاکدامنی، عفت، ترخیص، ترخیص کالا از گمرک، اجازه، زدودگی، اختیار، تاویل، تفسیر، شرح، حاشیه، نرمی، زلالی، رنگهای نقاشی، نرمی حاصله در اثر سایس یا مالش، متانت، بی سر و صدایی، وقار، ارامش، صفاء، صاف | ||
واژه | صافی | ||
معادل ابجد | 181 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | sāfi | ||
ترکیب | (صفت) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (اِفا.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی صافی | ||
پخش صوت |
بي غش، پاکيزه ، بي درد، خالص
1- خالص
2- بي غش، ناب
3- پاكيزه، زلال، زلالي
4- فيلتر
5- همواري
6- تر شبالا
filter, smoothness, strainer, colander, leach, purity, clearance, gloss, limpidity, scumble, serenity
فلتر، مرشح، مصفاة، ترشح، رشح، صفى، منقي
صاف کن، پالونه، همواری، سلاست، بغاز، اب میوه گیر، پالایش کننده، کفگیر، خلوص، پاکی، طهارت، پاکدامنی، عفت، ترخیص، ترخیص کالا از گمرک، اجازه، زدودگی، اختیار، تاویل، تفسیر، شرح، حاشیه، نرمی، زلالی، رنگهای نقاشی، نرمی حاصله در اثر سایس یا مالش، متانت، بی سر و صدایی، وقار، ارامش، صفاء، صاف