صلاحیت دار
licenseمعنی کلمه صلاحیت دار
معنی واژه صلاحیت دار
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اهل، درخور، ذيصلاح، سزاوار، شايسته، لايق | ||
متضاد | بي صلاحيت | ||
عربی | قادر، مؤهل، بارع | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "صلاحیت دار" در زبان فارسی به معنای داشتن صلاحیت و قابلیت در زمینهای خاص است. در نوشتار و نگارش فارسی، برای استفاده صحیح از این عبارت، نکات زیر را در نظر بگیرید:
با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "صلاحیت دار" به وضوح و به درستی در متون مختلف استفاده کنید. | ||
واژه | صلاحیت دار | ||
معادل ابجد | 744 | ||
تعداد حروف | 9 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی صلاحیت دار | ||
پخش صوت |
شاهنده فر ساخت کلمه "صلاحیت دار" در زبان فارسی به معنای داشتن صلاحیت و قابلیت در زمینهای خاص است. در نوشتار و نگارش فارسی، برای استفاده صحیح از این عبارت، نکات زیر را در نظر بگیرید: فاصله: بین دو واژه "صلاحیت" و "دار" باید فاصله وجود داشته باشد. این قاعده در فارسی برای ترکیباتی که دو واژه مجزا تشکیل میدهند، رعایت میشود. یکدست بودن: توجه داشته باشید که در متون رسمی و علمی استفاده از واژه "صلاحیتدار" (بدون فاصله) نیز رایج است و به معنای فرد یا نهادی دارای صلاحیت است. این سبک نوشتاری معمولا در متون تخصصی بیشتر استفاده میشود. نحوه به کارگیری: این عبارت معمولاً به عنوان صفت به کار میرود و میتوان از آن برای توصیف افراد، سازمانها یا نهادهای مختلف استفاده کرد. مثلاً: "این فرد صلاحیت دار در زمینه پزشکی است." استفاده از واژههای همخانواده: حواستان باشد که در کنار "صلاحیت دار"، ممکن است از واژهها و اصطلاحات دیگری مثل "صلاحیت"، "صلاحیت حرفهای" و ... نیز استفاده شود که در برخی زمینهها باید فرق بین این اصطلاحات را مدنظر قرار دهید. با رعایت این نکات میتوانید از کلمه "صلاحیت دار" به وضوح و به درستی در متون مختلف استفاده کنید.
(صفت) شايسته براي رسيدگي به امري
درخور اجراي عملي : دادگاه صلاحيت دار .
يا مقامات صلاحيت دار . مقامات صالحه .
اهل، درخور، ذيصلاح، سزاوار، شايسته، لايق
بي صلاحيت
قادر، مؤهل، بارع