جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×
کد تخفیف اسنپ تاکسی با 50% تخفیف! دریافت کد


0
0
327
اطلاعات بیشتر واژه
واژه ضعیف
معادل ابجد 960
تعداد حروف 4
تلفظ za'if
ترکیب (صفت) [عربی، جمع: ضُعَفاء]
مختصات (ضَ) [ ع . ] (ص .)
منبع فرهنگ فارسی هوشیار
نمایش تصویر ضعیف
پخش صوت

ناتوان، سست
بي حال، بي قدرت، خفيف، راجل، زار، زبون، سست، عاجز، فرسوده، قاصر، كم زور، لاغر، ناتوان، نحيف، نزار
قوي
weak, faint, weakly, feeble, flagging, fragile, powerless, puny, wonky, anemic, lean, light, infirm, shaky, slack, languid, asthenic, languorous, slender, rickety, anile, atonic, feeblish, pusillanimous, sappy, weakish
ضعيف، ركيك، متخاذل، غير حكيم، واه، أحمق، واهن
کم دوام، کم زور، کم نور، سست عنصر، علیل المزاج، کم بنیه، نحیف، کاهنده، ول، افتاده، شکننده، شکستنی، نازک، ترد، لطیف، بی زور، کوچک، قد کوتاه، ریزه اندام، لرزان، بی ثبات، افتادنی، کم خون، اندک، کم سود، بی حاصل، روشن، سبک، سبک وزن، کم، خفیف، علیل، رنجور، نااستوار، متزلزل، لرزنده، شل، پشت گوش فراخ، فراموشکار، کند، بی حال، اهسته، پژمرده، مست، بلند و باریک، باریک، قلیل، زهوار در رفته، لق، نرم استخوان، پیرزنانه، بی تکیه، بی صدا، بی قوت، مربوط بسستی و بی قوتی، ضعیف نما، بزدل، ترسو، جبون، شنگول، مرطوب، سست و ضعیف، نسبتا ضعیف، چیز ابکی، چیز رقیق و نرم

تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "ضعیف" در زبان فارسی به معنای ناتوان، کم‌قدرت یا بی‌کیفیت استفاده می‌شود. در زیر به برخی از قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌شود:

  1. نحوه نوشتن: کلمه "ضعیف" به صورت صریح و بدون هیچ گونه علامت اضافی نوشته می‌شود.

  2. صفت و اسم: "ضعیف" به عنوان یک صفت به کار می‌رود و می‌تواند برای توصیف اسم‌های مختلف استفاده شود. به عنوان مثال:

    • کتاب ضعیف (کتابی که از لحاظ محتوا یا کیفیت کم‌ارزش است)
    • شخص ضعیف (شخصی که از نظر جسماً یا روحاً ناتوان است)
  3. جمع: هنگامی که "ضعیف" به جمع تبدیل می‌شود، می‌توان از "ضعیف‌ها" یا "ضعیفان" استفاده کرد. به عنوان مثال:

    • "ضعیف‌ها نیاز به کمک دارند."
    • "نظام‌ آموزشی باید به ضعیفان توجه کند."
  4. قید: از کلمه "ضعیف" می‌توان قیدهای مختلفی ساخت، مانند "ضعیفانه". مثلاً:

    • او بازی را ضعیفانه انجام داد.
  5. ترکیب‌ها: "ضعیف" می‌تواند در ترکیب با کلمات دیگر نیز به کار رود، مانند "ضعیف النفس" (ناتوان از نظر روحی) یا "ضعیف‌الجسد" (ناتوان از نظر جسمی).

  6. مفاهیم مختلف: "ضعیف" ممکن است معانی مختلفی داشته باشد بسته به زمینه‌ای که در آن استفاده می‌شود، بنابراین توجه به سیاق جملات ضروری است.

در نهایت، استفاده صحیح از "ضعیف" در نگارش به دقت در معنا و سیاق جمله بستگی دارد.


500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری


کپی