طفل
licenseمعنی کلمه طفل
معنی واژه طفل
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | اسم بچه، خردسال، غلام، كودك، نوزاد، نوباوه، نوجوان | ||
متضاد | بالغ، بزرگسال | ||
انگلیسی | child, baby, infant, babe, brat, inexperienced person, tyke | ||
عربی | طفل، طفلة، ابن، ابنة، قاصر، غلام، ثمرة، إنتاج، غر، بنت | ||
مرتبط | کودک، فرزند، بچه، زاده، بچه کوچک، شخص ساده و معصوم، بچه کمتر از هفت سال، بچه بداخلاق و لوس، کف شیر، بچه شیطان و موذی، ادم خام دست، سگ، ادم خام دست وبی تجربه | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «طفل» در زبان فارسی به معنای کودک یا بچه است و از نظر قواعد نگارشی و استعمال مواردی دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم:
استفاده صحیح از کلمه «طفل» و آگاهی از قواعد نگارشی آن میتواند به بهبود نگارش شما کمک کند. | ||
واژه | طفل | ||
معادل ابجد | 119 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | tafal | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (طِ) [ ع . ] (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی طفل | ||
پخش صوت |
کودک، مولود، نوزاد آدمي کلمه «طفل» در زبان فارسی به معنای کودک یا بچه است و از نظر قواعد نگارشی و استعمال مواردی دارد که در ادامه به برخی از آنها اشاره میکنم: رایجترین شکل: «طفل» بهعنوان اسم بهکار میرود و معمولاً به کودکان کوچک اشاره دارد. تلفظ: این کلمه به صورت «طِفْل» تلفظ میشود. نحو و تصریف: استفاده در عبارات و اصطلاحات: این کلمه در برخی از عبارات و اصطلاحات نیز بهکار میرود. مثلاً: قید و شرط در نوشتار: معمولاً در نوشتههای رسمی، از کلمه «کودک» بهجای «طفل» بیشتر استفاده میشود، اما در زبان محاوره و ادبیات کودکانه، «طفل» کاربرد دارد. استفاده صحیح از کلمه «طفل» و آگاهی از قواعد نگارشی آن میتواند به بهبود نگارش شما کمک کند.
اسم بچه، خردسال، غلام، كودك، نوزاد، نوباوه، نوجوان
بالغ، بزرگسال
child, baby, infant, babe, brat, inexperienced person, tyke
طفل، طفلة، ابن، ابنة، قاصر، غلام، ثمرة، إنتاج، غر، بنت
کودک، فرزند، بچه، زاده، بچه کوچک، شخص ساده و معصوم، بچه کمتر از هفت سال، بچه بداخلاق و لوس، کف شیر، بچه شیطان و موذی، ادم خام دست، سگ، ادم خام دست وبی تجربه