جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

telā
gold  |

طلا

معنی: تلا واژه اي پارسي است که آن را چون
تپيدن و تاس به طا ء معرب نويسند
(زير واژه ي طاس) پارسي است و آن را
به عربي ذهب خوانند طلا به معني زر سرخ
دراصل به تاي قرشت به سبب اختلاط عرب و
عجم به طاي مطبقه نوشته اند (سراج)
تازي است از طلا ء که طلي ممال آن است
در فرهنگ عربي به فارسي لاروس طلا ء و
طلي هيچ يک با آرش زر نيامده زر
‎ - 1 نوزاد آهو ‎ - 2 هر چيز کوچک
‎ - 3 بچه ي گاو و گوسفند ‎ - 4 تن جانور
‎ - 1 هر چه آن را در مالند بر چيزي
اندود . ‎ - 2 دوايي رقيق که بر عضو مالند .
‎ - 3 قطران . ‎ - 4 زر ذهب جمع : طلاجات
(غلط) . يا زر طلا (طلي) ‎ - 1 زرانداي
مذهب مطلا کننده . ‎ - 2 زر خالص که براي
اندود کردن و طلا کردن مس و چيزهاي ديگر
به کار رود . ‎ - 5 نوعي شراب غليظ که به
سياهي زند مي پخته . يا طلاي
دو بتي . اشرافيي که هر دو روي آن صورت
داشته باشد . يا طلاي سفيد . فلزيست سفيد
رنگ شبيه به نقره و سنگين ترين فلزيست که
در صنعت به کار مي رود . وزن مخصوص آن
‎ 64 , ‎ 21 و درجه گداز آن ‎ 1755 درجه سانتي
‎- گراد است . خواص چکشخواري تورق و
مفتول شدن را بوجه اعلي داراست پلاتين .
يا طلاي سياه . نفت .
زر، زر سرخ
... ادامه
1938 | 0
مترادف: 1- ذهب، زخرف، زر، عسجد
متضاد: سيم، فضه، نقره 1- شي كم ياب، شخص بسيارارزشمند 2- شراب، مي پخته
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: طلاء] [قدیمی]
مختصات: (طَ) [ ع . ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: talA
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 40
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
gold | golden , aurous
ترکی
altın
فرانسوی
or
آلمانی
gold
اسپانیایی
oro
ایتالیایی
oro
عربی
الذهب | ذهب , لون ذهبي , عسجد , مال
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "طلا" از واژه‌های کلیدی در زبان فارسی است و به عنوان اسم یک ماده‌ی گران‌بها و فلزی مورد استفاده قرار می‌گیرد. برای استفاده صحیح از آن و همچنین رعایت قواعد نگارشی، نکات زیر را مد نظر داشته باشید:

  1. املا: کلمه "طلا" باید با املای صحیح و بدون تغییر نوشته شود.

  2. نقطه‌گذاری: در جملاتی که کلمه "طلا" در آن‌ها آمده است، باید به نکات نقاط، ویرگول و نقطه توجه کرد. مثلاً:

    • طلا فلزی ارزشمند است.
    • من طلا را به عنوان هدیه دوست دارم.
  3. حالت‌های صرفی: این کلمه معمولاً به عنوان اسم معرفه یا نکره استفاده می‌شود. مثلاً:

    • طلا (اسم نکره)
    • طلای زرد (استفاده از صفت)
  4. جمع و مفرد: واژه "طلا" معمولاً به صورت مفرد استفاده می‌شود. اما در برخی موارد می‌تواند به صورت جمع غیرقابل شمارش به کار برود: "طلاها" (اگر به انواع مختلف آن اشاره شود).

  5. استفاده در جملات: می‌توان "طلا" را به عنوان جزء عطفی نیز در جملات به کار برد. مثلاً:

    • من طلا و نقره را دوست دارم.
  6. ترکیب‌ها: ترکیب "طلای ..." در فارسی متداول است. به عنوان مثال:
    • طلای سفید
    • طلای خالص

با رعایت این نکات می‌توانید از کلمه "طلا" به درستی و به زیبایی در نوشتار خود استفاده کنید.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. طلا به عنوان یکی از ارزشمندترین فلزات زینتی، در تولید جواهرات مورد استفاده قرار می‌گیرد.
  2. در بسیاری از فرهنگ‌ها، طلا نماد ثروت و قدرت محسوب می‌شود.
  3. طلا به دلیل خاصیت ضد زنگ بودن، در صنعت الکترونیک نیز کاربرد دارد.

واژگان مرتبط: پول، ثروت، سکه زر، رنگ زرد طلایی، طلایی، زرین، درخشنده، اعلاء، حاوی طلا

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


وب سایت لام تا کام جهت نمایش استاندارد و کاربردی در تمامی نمایشگر ها بهینه شده است.

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری