طلا ء
license
98
1667
100
معنی کلمه طلا ء
معنی واژه طلا ء
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
انگلیسی | gold, golden, aurous | ||
عربی | الذهب، ذهب، لون ذهبي، عسجد، مال | ||
مرتبط | زر، پول، ثروت، سکه زر، رنگ زرد طلایی، طلایی، زرین، درخشنده، اعلاء، حاوی طلا | ||
واژه | طلا ء | ||
معادل ابجد | 40 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی طلا ء | ||
پخش صوت |
- 1 کتران (قطران) شرپون
ماليدني هر گونه که چون دارو به کاررود
- 2 دشنام - 3 ريسمان که بدان پاي
بره بندند - 4 داد مند (منصف)
- 5 سيکي سه يکي مي پخته
خون رايگان خون رايگان رفته
gold, golden, aurous
الذهب، ذهب، لون ذهبي، عسجد، مال
زر، پول، ثروت، سکه زر، رنگ زرد طلایی، طلایی، زرین، درخشنده، اعلاء، حاوی طلا