جستجو در بخش : سوال جواب منابع اسلامی لغت نامه ها قوانین و مصوبات نقل قل ها
×

فرم ورود

ورود با گوگل ورود با گوگل ورود با تلگرام ورود با تلگرام
رمز عبور را فراموش کرده ام عضو نیستم، می خواهم عضو شوم
×

×

آدرس بخش انتخاب شده


جهت کپی کردن میتوانید از دکمه های Ctrl + C استفاده کنید
رویداد ها - امتیازات
در حال بارگذاری
×

رویداد ها - امتیازات

برای بررسی عملکرد فعالیت و امتیازات خود باید در وب سایت وارد باشید. در صورت عضویت از بخش بالای صفحه وارد شوید، در غیر این صورت از دکمه پایین، مستقیم به صفحه ثبت نام وارد شوید.

×
×

telesm
talisman  |

طلسم

معنی: آنچه خيالهاي موسوم بشکل عجيب در نظر مياورند و نيز
شکلي و صورتي عجيب که بر سر دفائن و خزائن تعبيه
کنند،قطعه کاغذي که جادوگران يافالبينان درروي آن
جدولهائي ميکشند ويا حروف و کلماتي مينويسند و
معتقدند که براي محافظت چيزي يا کسي يا دفع
بدي و آزار موثر است
385 | 0
مترادف: 1-صفت افسون، تعويذ، جادو، سحر، نيرنگ 2- جادوشده، سحرشده، افسون شده
نمایش تصویر
اطلاعات بیشتر واژه
ترکیب: (اسم) [عربی: طَلَّسم، معرب، مٲخوذ از یونانی]
مختصات: (طِ لِ) [ معر. ] (اِ.)
الگوی تکیه: WS
نقش دستوری: اسم
آواشناسی: telesm
منبع: فرهنگ فارسی هوشیار
معادل ابجد: 139
شمارگان هجا: 2
دیگر زبان ها
انگلیسی
talisman | spell , fetish , mascot , charm , amulet , joss , incantation , juju , bewitchment , cantrip , Mumbo Jumbo , obeah , phylactery , the spell
ترکی
hece
فرانسوی
le sortilège
آلمانی
der zauber
اسپانیایی
el hechizo
ایتالیایی
l'incantesimo
عربی
تعويذة | طلسم , تميمة , فال سعد
تشریح نگارش (هوش مصنوعی)

کلمه "طلسم" در زبان فارسی معانی و کاربردهای مختلفی دارد. در ادامه به قواعد و نکات نگارشی مربوط به این کلمه اشاره می‌کنم:

  1. املا: کلمه "طلسم" به صورت صحیح همان‌طور که نوشته شده است، مردمک دارد و باید بدون تغییر در املای آن نوشته شود.

  2. گستره معنایی: "طلسم" به معنای شیء یا نوشته‌ای است که به‌عنوان جایگاه یا وسیله‌ای برای جلب توجه و قدرت‌های خاص در نظر گرفته می‌شود. در فرهنگ عامه، به کارهای جادوگری و خرافی مرتبط می‌شود.

  3. جنس و شمار: "طلسم" به عنوان یک اسم مذکر است و جمع آن "طلسم‌ها" نوشته می‌شود.

  4. نکات نگارشی:

    • در نوشتار رسمی، از گنجاندن کلمات و عبارات مرتبط با عواطف و احساسات شخصی در کنار کلمات فرمولی مانند "طلسم" پرهیز شود.
    • استفاده از علامت‌گذاری مناسب در جملاتی که این کلمه به کار می‌رود، ضروری است. برای مثال: "او یک طلسم قدیمی پیدا کرد."
  5. پیشوند و پسوند: می‌توان با افزودن پسوندها یا پیشوندها، کلماتی مانند "طلسم‌گذاری"، "طلسم‌شکن" و... ساخت.

  6. جایگاه در جمله: "طلسم" معمولاً به عنوان اسم در جمله به کار می‌رود و می‌تواند فاعل، مفعول یا مضاف إليه باشد.

مثال:

  • "طلسمی که در باغ پیدا کردیم، بسیار قدیمی بود."
  • "او به دنبال شکستن طلسم‌های بدشانسی‌اش است."

با رعایت این نکات، می‌توان کلمه "طلسم" را به درستی در نوشتار و گفت‌وگو به کار برد.

مثال برای واژه (هوش مصنوعی)
  1. در افسانه‌ها، طلسمی وجود دارد که قدرت‌های جادویی خاصی را به دارنده‌اش می‌بخشد.
  2. دخترک تصمیم گرفت تا طلسم را بشکند و از چنگال خرافات رهایی یابد.
  3. در شب تاریک، صداهایی از عمق جنگل به گوش می‌رسید که به نظر می‌رسید تحت تأثیر یک طلسم قدیمی بودند.

واژگان مرتبط: تعویذ، جادو، جادوگرانه، افسون، دوره، حمله، جذابیت، صنم، بت، چیز خوش یمن، نظر قربانی، فریبندگی، دلربایی، سحر، حرز، سنگ طلسم، بت چینی، افسون گری، افسون خوانی، فریفتگی، فریب، خرافات، ورد، سخنان نامفهوم، پیشانی بند وباز وبند

500 کاراکتر باقی مانده

جعبه لام تا کام


لام تا کام نسخه صفحه کلید نیز راه اندازی شده است. شما با استفاده از کلیدهای موجود بر روی صفحه کلید دستگاهتان می توانید با وب سایت ارتباط برقرار کنید.
لیست کلید های میانبر

تبلیغات توضیحی


عرشیان از کجا شروع کنم ؟
تغییر و تحول با استاد سید محمد عرشیانفر

تبلیغات تصویری