طناب
licenseمعنی کلمه طناب
معنی واژه طناب
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | بند، حبل، خطام، رسن، رشته، ريسمان | ||
انگلیسی | rope, cord, tow, lasso, loop, lariat | ||
عربی | حبل | ||
ترکی | halat | ||
فرانسوی | corde | ||
آلمانی | seil | ||
اسپانیایی | soga | ||
ایتالیایی | corda | ||
مرتبط | ریسمان، ریسمان بادبان کشی، سیم، زه، وتر، طناب نازک، یدک کش، یدک کشی، دوتا، زنجیر، کمند، طناب خفت دار، خام، حلقه، گره، پیچ، حلقه زنی، حلقه طناب | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه «طناب» در زبان فارسی به معنای رشتهای از جنسهای مختلف است که معمولاً برای بستن، حمل و نقل یا بالا رفتن استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به چند نکته دقت کرد:
با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «طناب» به درستی استفاده کنید. | ||
واژه | طناب | ||
معادل ابجد | 62 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | tanāb | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: طِناب] | ||
مختصات | (پوسیدة ) | ||
آواشناسی | tanAb | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی طناب | ||
پخش صوت |
ريسمان، خيمه ، بند، رشته کلفت کلمه «طناب» در زبان فارسی به معنای رشتهای از جنسهای مختلف است که معمولاً برای بستن، حمل و نقل یا بالا رفتن استفاده میشود. در نگارش و استفاده از این کلمه، باید به چند نکته دقت کرد: املا: کلمه «طناب» به همین شکل نوشته میشود و هیچ نویسه یا علامت اضافی ندارد. جنس و عدد: مکالمه و گفتار: این کلمه به طور معمول در محاورههای روزمره استفاده میشود و به راحتی قابل فهم است. استفاده مجازی: کلمه «طناب» میتواند در معانی مجازی نیز به کار رود. مثلاً در عباراتی مانند «طناب زیر پایش» که ممکن است به معنای موقعیت دشوار یا در خطر بودن باشد. با رعایت این نکات، میتوانید از کلمه «طناب» به درستی استفاده کنید.
بند، حبل، خطام، رسن، رشته، ريسمان
rope, cord, tow, lasso, loop, lariat
حبل
halat
corde
seil
soga
corda
ریسمان، ریسمان بادبان کشی، سیم، زه، وتر، طناب نازک، یدک کش، یدک کشی، دوتا، زنجیر، کمند، طناب خفت دار، خام، حلقه، گره، پیچ، حلقه زنی، حلقه طناب