عبیر
licenseمعنی کلمه عبیر
معنی واژه عبیر
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | عطر، عنبر، مشك | ||
انگلیسی | abeer | ||
عربی | ابن | ||
ترکی | bir bira | ||
فرانسوی | une bière | ||
آلمانی | ein bier | ||
اسپانیایی | una cerveza | ||
ایتالیایی | una birra | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عبیر" در زبان فارسی به معنای "بوی خوش" یا "عطر" به کار میرود و در ادبیات فارسی معمولاً برای توصیف چیزهایی با بوی معطر استفاده میشود. در زیر به چند نکته نگارشی و قواعدی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "عبیر" به درستی و به خوبی در متنهای فارسی استفاده کرد. | ||
واژه | عبیر | ||
معادل ابجد | 282 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'abir | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی] [قدیمی] | ||
مختصات | (عَ) [ ع . ] (اِ.) | ||
آواشناسی | 'abir | ||
الگوی تکیه | WS | ||
شمارگان هجا | 2 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عبیر | ||
پخش صوت |
آميژه بويه فربوي - 1 مشک چندل کلمه "عبیر" در زبان فارسی به معنای "بوی خوش" یا "عطر" به کار میرود و در ادبیات فارسی معمولاً برای توصیف چیزهایی با بوی معطر استفاده میشود. در زیر به چند نکته نگارشی و قواعدی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نحوه نوشتن: این کلمه به صورت "عبیر" نوشته میشود و به هیچ عنوان نباید به صورت "عزیر" یا "عبییر" نوشته شود. نقش واژه: "عبیر" معمولاً به عنوان نامنهاد (اسم) استفاده میشود و میتواند به عنوان فاعل یا مفعول در جمله به کار رود. به عنوان مثال: "بوی عبیر باغ دلنشین است." جمعسازی: در فارسی، جمع این کلمه به صورت "عبیرها" یا "عبیرو" میتواند باشد، اما معمولاً از آن به صورت مفرد و به عنوان یک مفهوم انتزاعی استفاده میشود. استفاده در شعر و ادبیات: "عبیر" یک کلمه ادبی و زیباست که معمولاً در اشعار و متون ادبی برای توصیف حس خوب و زیبایی به کار میرود. بنابراین، استفاده از آن در متون ادبی میتواند زیبایی خاصی به نوشتار ببخشد. با رعایت این نکات، میتوان از کلمه "عبیر" به درستی و به خوبی در متنهای فارسی استفاده کرد.
گلاب - 2 چندل کرکم (زعفران)
(اسم) نوعي خوشبوي مرکب از مشک
گلاب صندل زعفران و غيره .
عطر، عنبر، مشك
abeer
ابن
bir bira
une bière
ein bier
una cerveza
una birra