عطف
license
98
1667
100
معنی کلمه عطف
معنی واژه عطف
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | 1- بازگشت، توجه، چرخش، ميل 2- سجاف، شيرازه 3- عاطفه، مهرباني 4- تمايل 5- پيوند، ربط | ||
انگلیسی | turning, reference, conjunction, turning point, inclination, affection, bending, sympathy | ||
عربی | خراطة، دوران، تدوير، منعطف، ملائمة، دورة، تفرع، تحول | ||
مرتبط | خیش زنی، ارجاع، رجوع، مراجعه، کتاب بس خوان، باز گشت، پیوستگی، حرف ربط، اتصال، ترکیب عطفی، مرحله قاطع، نقطه برگشت، نقطه تحول، تمایل، شیب، انحراف، نهاد، خمیدگی بجلو و پایین، محبت، مهربانی، تاثیر، ابتلاء، همدردی، دلسوزی، همفکری، علاقه، همدمی | ||
واژه | عطف | ||
معادل ابجد | 159 | ||
تعداد حروف | 3 | ||
تلفظ | 'etf | ||
ترکیب | (اسم) [عربی، جمع: اَعطاف] [قدیمی] | ||
مختصات | (عِ طْ) [ ع . ] (اِ.) | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عطف | ||
پخش صوت |
ميل کردن، مهرباني نمودن به کسي، بازگشتن
1- بازگشت، توجه، چرخش، ميل
2- سجاف، شيرازه
3- عاطفه، مهرباني
4- تمايل
5- پيوند، ربط
turning, reference, conjunction, turning point, inclination, affection, bending, sympathy
خراطة، دوران، تدوير، منعطف، ملائمة، دورة، تفرع، تحول
خیش زنی، ارجاع، رجوع، مراجعه، کتاب بس خوان، باز گشت، پیوستگی، حرف ربط، اتصال، ترکیب عطفی، مرحله قاطع، نقطه برگشت، نقطه تحول، تمایل، شیب، انحراف، نهاد، خمیدگی بجلو و پایین، محبت، مهربانی، تاثیر، ابتلاء، همدردی، دلسوزی، همفکری، علاقه، همدمی