عمله
licenseمعنی کلمه عمله
معنی واژه عمله
اطلاعات بیشتر واژه | |||
---|---|---|---|
مترادف | فعله، كارگر، مزدور | ||
انگلیسی | laborer,farmhand,worker,workman,labourer | ||
عربی | طاقم | ||
ترکی | mürettebat | ||
فرانسوی | équipage | ||
آلمانی | besatzung | ||
اسپانیایی | multitud | ||
ایتالیایی | equipaggio | ||
تشریح نگارشی | تشریح نگارش (هوش مصنوعی) کلمه "عمله" به عنوان جمع "عامل" (به معنای کارگر، خدمتگذار یا کسی که عملی را انجام میدهد) در زبان فارسی به کار میرود. در ادامه، به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم:
با رعایت این موارد، میتوانید کلمه "عمله" را به طور مؤثر و صحیح در نوشتار خود به کار ببرید. | ||
واژه | عمله | ||
معادل ابجد | 145 | ||
تعداد حروف | 4 | ||
تلفظ | 'amale | ||
نقش دستوری | اسم | ||
ترکیب | (اسم) [عربی: عملَة، جمعِ عامل] | ||
مختصات | (عَ مَ لِ) [ ع . عملة ] (اِ. ص .) | ||
آواشناسی | 'amale | ||
الگوی تکیه | WWS | ||
شمارگان هجا | 3 | ||
منبع | فرهنگ فارسی هوشیار | ||
نمایش تصویر | معنی عمله | ||
پخش صوت |
مونث عمل - 1 کار - 2 کاريدار کلمه "عمله" به عنوان جمع "عامل" (به معنای کارگر، خدمتگذار یا کسی که عملی را انجام میدهد) در زبان فارسی به کار میرود. در ادامه، به برخی از قواعد فارسی و نگارشی مرتبط با این کلمه اشاره میکنم: نحوه استفاده: نحوه جمعسازی: جایگزینی در متن: علامتگذاری: با رعایت این موارد، میتوانید کلمه "عمله" را به طور مؤثر و صحیح در نوشتار خود به کار ببرید.
- 3 پيشه ور - 4 کاريکر
کارگر کارگر ساختماني
- 1 کار مزد - 2 چگونگي کار
- 3 کار انجام شده کار
(صفت اسم) جمع عامل - 1 کارکنان
کارگران : ... عمله کارخانه دو نفر .
يا عمله طبع . کارگران چاپخانه . يا عمله
طرب . گروه مطربان و موسيقي دانان :
عمله طرب ناصر الدين شاه . يا عمله
کشتي . جاشوان ملاحان . - 2 (به معني
مفرد) يک کارگر (مخصوصا کارگر بنايي) :
يک عمله حاضر حاضر کن خ
فعله، كارگر، مزدور
laborer,farmhand,worker,workman,labourer
طاقم
mürettebat
équipage
besatzung
multitud
equipaggio